دندانپزشک آمریکایی در ایران قاجاری
دعوای دندانپزشک و شاهزاده به روایت روزنامه های آمریکا
دکتر سعید میرسعیدی
دندانپزشک – پژوهشگر تاریخ دندانپزشکی
شاید جالب باشد بدانیم که در دوره ناصرالدین شاه قاجار یک دندانپزشک آمریکایی هم مدتی در ایران حضور داشته و به کار دندانپزشکی و دندان سازی مشغول بوده است.
این شخص که چندان شناخته شده نیست، «میخائیل واگشال»۱ نام داشت. او در سال ۱۸۵۴ میلادی در اتریش متولد شد اما به روایت اسناد خانوادگیش، مدتی در آمریکا زندگی و تحصیل کرده بود. واگشال در واقع دندانپزشکی جهانگرد بود که خود را در کشورهای مختلف، دندانپزشک آمریکایی معرفی میکرد. او در میانه سفرش به هند و شرق دور مدتی هم در ایران توقف کرد و در دورانی که احتمالا دکتر هیبنت سوئدی۲ تنها دندانپزشک ایران بود، به کار دندانپزشکی و دندانسازی پرداخت.
از واگشال اسناد و روایات زیادی وجود ندارد و سال دقیق ورودش به ایران روشن نیست. با مراجعه به اندک اسناد باقیمانده به نظر میرسد که او در دهه پایانی سلطنت ناصرالدین شاه قاجار مدتی در ایران بود و به دو عنوان «دندانساز امریکایی» و «دندانساز مخصوص ظل السلطان» شهرت داشت.
با بررسی روزنامههای قدیم ایران به یک آگهی از او برمیخوریم که نشان میدهد در سال ۱۳۰۸ هجری قمری (۱۸۹۱ میلادی) در ایران بوده و در تهران مطب و محکمهای داشته است:
” دندانسازی مسیو واکشال خیابان چراغ گاز
مسیو واکشال دندانساز نواب والا ظل السلطان اعلان میکند که هر کس هر نوع درد دندانی داشته باشد یا دندان مصنوعی بخواهد تشریف بیاورد خیابان چراغ گاز روبروی بانک معالجه خوبی خواهد یافت. خانم و منزل مخصوص هم برای زن ها مهیا می باشد.”۳
در منابع تاریخی اواخر قاجار هیچ مطلبی از دکتر واگشال نیست و تنها یکبار در خاطرات یکی از رجال، نام او حین اشاره به خواهرش «ماتیلدا والت»۴ که دندانسازی را در ایران زیر دست او آموخته بود، آمده است:
“امروز رفتم خانه مادام والت دندانساز خواهر واکستال. مدتی صحبت داشتیم. از آنجا رفتم باغ اقبال الدوله….”۵
اما بیشترین اطلاعات ما در مورد این دندانپزشک از اخبار و گزارشهایی به دست میآید که در اولین سالهای قرن بیستم در روزنامههای آمریکایی منتشر شده و اتفاقا مرتبط با ایران است.
ماجرای اصلی این گزارشها دعوی و شکایتی حقوقی است که دکتر واگشال در سال ۱۹۰۳ میلادی در نیویورک برعلیه حاکم اصفهان، مسعود میرزا ظل السلطان پسر ارشد ناصرالدین شاه قاجار از بابت طلب دستمزد و پاداش پرداخت نشدهاش طرح کرده بود و بازتاب زیادی در روزنامههای وقت داشت.
روزنامه «نیویورک تریبون» در ژانویه ۱۹۰۴ طی مقالهای که به وضعیت دندانپزشکی در ممالک مختلف پرداخته به اوضاع دندانپزشکی در ایران و شکایت واگشال از ظل السلطان نیز اشاره کرده بود.۶ به فاصله چند ماه همین مطلب عینا به شکل اخباری جداگانه با تیتر «دندانپزشک آمریکایی شاه»۷ در دو روزنامه دیگر نیز آمده بود. ترجمه کامل این گزارش را که جزییات جالبی دارد در ادامه میخوانیم:
” دکتر واگشال دندانپزشکی جهانگرد که به نوشته روزنامه نیویورک تریبون، برای دریافت مجموعا ۳۲۰۰ دلار از برادر شاه فعلی ایران شکایتی را مطرح کرده است، ماجرای آن که چگونه کشوری دورست مانند ایران، با دندانپزشکی مدرن آمریکایی آشنا شد را روایت میکند.
هشت سال پیش دکتر واگشال به تهران پایتخت ایران رفت و در آنجا به عنوان دندانپزشک آمریکایی شهرت یافت. او با اینکه در وین زاده شده بود اما تحصیلاتش را در یک مدرسه آمریکایی انجام داده بود. یک روز که او در حال بیرون آوردن یک عصب مرده از دندان یک شخص ایرانی بود، ناگهان یکی از افراد دربار سلطنتی با این خبر که والاحضرت مسعود ظل السلطان دچار دندان دردی سخت شده است وارد مطبش شد و گفت که او مایل است شما آمده و دندانش را بکشید. شخصی که پیغام آورده بود عنوان کرد اگر شما موفق شوید آرامش او را بازگردانید او شما را ثروتمند خواهد ساخت. دکتر که انتظار نداشت چنین شانسی ناگهان به او روی آورد، کارش را تمام کرد و با عجله به سمت کاخ رفت. اما هنگام ورود دریافت که مسعود توسط درباریان متقاعد شده بود که نمیتوان به او که آنها نامش را آمریکایی فروتن گذارده بودند، اعتماد کرد. آنها گفته بودند که دکتر او را مسموم خواهد کرد و بهتر است اجازه دهد دلاک دربار دندان را بکشد. بنابراین دلاک فراخوانده شد و به او گفتند دست به کار شود. مسعود روی زمین دراز کشید و سپس دلاک یک زانویش را روی سینه او گذاشت و بعد از معاینه و بازکردن دهان مبارک، انبر دندان کشیاش را به دندان دردناک چفت کرد و فشار و زور بیشتری وارد کرد و حرکات محکمی به گازانبر داد. ناگهان به یکباره دلاک تعادل خود را از دست داد و محکم به روی شاهزاده افتاد و صدای فریاد بلند او در کاخ پیچید. دستور داده شد دلاک را مجازات کرده و زنده به گور کنند و سپس دوباره دکتر واگشال احضار شد. به کمک مقداری کمی کوکائین، دکتر دندان را با چنان سرعتی کشید که شاهزاده اصلا متوجه کشیدن دندان نشد. دکتر متوجه شد که همه دندانهای مسعود پوسیده بودند و در نهایت طی دورهای هفت ماهه همه دندانهای او کشیده شدند. دکتر برای بیمار سلطنتی چندین دست دندان ساخت و مسعود آنچنان راضی و خوشنود بود که قول داد تا آخر عمر به دکتر مواجب و مستمری بپردازد. با این حال هشت سال است که هیچ مبلغی پرداخت نشده است.»۸
اندکی قبل از این گزارش، در اکتبر ۱۹۰۳ دو مطلب مشابه در مطبوعات آمریکایی میبینیم. در یکی از روزنامه ها۹ موضوع شکایت دندانپزشک از شاهزاده با عنوان «یک صورتحساب سنگین دندانپزشکی»۱۰ آمده است که جزٸیات بیشتری از این دعوای حقوقی را بیان میکند. همچنین از خلال مقاله مفصل دیگری به نام «دندانپزشک در اصفهان»۱۱ درمییابیم که دکتر واگشال در کشورهای مختلفی چون اتریش، امریکا، روسیه، هند، چین و ژاپن سابقه کار دندانپزشکی داشته و پس از ورود به ایران عمدتا برای اروپاییهای ساکن ایران درمان دندانپزشکی انجام میداده است. بر اساس این مطلب، زمانی که ظل السلطان قصد داشته برای درمان به پاریس سفر کند به توصیه پدرش ناصرالدین شاه تصمیم به درمان در ایران میگیرد و دکتر واگشال برای این کار انتخاب میشود. او به اصفهان رفته و دندانهای معیوب شاهزاده را کشیده و یک دست دندان مصنوعی مرغوب با دندانهایی بسیار سفید و چون مروارید درخشان برای او میسازد که بسیار خوشایند و مورد رضایتش بوده است، به طوری که دستور ساخت سه دست دندان دیگر را نیز میدهد. به نوشته همین مقاله پس از ترور ناصرالدین شاه در سال ۱۸۹۶ میلادی ( ۱۲۷۵ خورشیدی) دکتر واگشال با عجله تصمیم به ترک ایران میگیرد و شبانه سوار بر شتر به بوشهر رفته و از آنجا از راه دریا عازم بمبئی میشود.۱۲
بجز دندانسازی برای برای ظل السلطان، دلایل دیگری هم وجود دارد که نشان میدهد دکتر واگشال بجز تهران، مدتی هم در اصفهان مشغول به کار بوده است، از جمله این دلایل عکسهایی است که از او و خانوادهاش در اصفهان انداخته شده است. همچنین یکی از فرزندانش در سال ۱۸۸۷ میلادی در اصفهان متولد شده بود.
خواهرش ماتیلدا والت نیز در کتاب خود به نام “خانم دندانپزشک” ۱۳ از او و سکونتش در ایران و شهر اصفهان نوشته است.
دکتر واگشال احتمالا بین سالهای ۱۸۹۲ تا ۱۸۹۶ میلادی و شاید برخلاف ادعای خودش، مدتی قبل از کشته شدن ناصرالدین شاه ایران را ترک گفت.
او پس از ایران به هند رفت و پس از بازگشت به آمریکا دوباره برای مدت کوتاهی سفر کرد و حدود دو سال در مصر بود. سپس در ۱۹۰۵ میلادی دوباره به آمریکا بازگشت و سرانجام در سال ۱۹۱۱ میلادی در همان کشور درگذشت.
ما نمیدانیم که سرنوشت دعوی دندانپزشک بر علیه شاهزاده سرانجام به کجا رسید، اما این مطالب احتمالا سفارشی که توسط خود واگشال یا وکیلش نوشته شده و به شکل خبر در روزنامه ها منتشر میشدند و کورسوی امیدی برای او جهت دست یافتن به طلبش بودند، اینک برای ما منابعی از اطلاعاتی ارزشمند هستند که در روایتها و اسناد تاریخی فارسی دیده نشدهاند.
منابع
1- michael wagschal
2- Bertrand baptist ansgarius hybenett
3 – روزنامه اطلاع، شماره ۲۷۲، ۱۴جمادی الاولی ۱۳۰۸قمری
4- Matilda wald (wagschal
۵- روزنامه خاطرات بصیرالملک شیبانی، به کوشش ایرج افشار و محمدرسول دریاگشت، انتشارات دنیای کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۴، صفحه ۴۷۹
6- New-york tribun. january 10, 1904
7- shahs american dentist
8- – Iron County register, March 24, 1904, Wood County reporter, May 13, 1904
9- The Evening statesman, October 19, 1903
10- A large tooth bill
11- The dentist in ispahan
12- The sun, october 14, 1903
13- Memoirs of a lady dentist, and her experiences in the east. kush-amed, publisher: london, h.j. drane1907