گفتگو با دکتر حسن شایسته درباره تاریخچه ایمپلنت در ایران
از تیغه تا ریشه: حس اعجاب آور یک درمان موفق
کمتر کسی ممکن است در رشته ایمپلنتولوژی در ایران فعال بوده و با نام دکتر حسن شایسته آشنایی نداشته باشد. دکتر شایسته گرچه در ایران فعالیت آموزشی دانشگاهی نداشته اند اما در عرصه آموزش ایمپلنت بسیار فعال بوده و تاکنون صدها نفر دندانپزشک بطور مستقیم و غیرمستقیم از دانش ایشان در زمینه ایمپلنت بهره مند شده اند. جدای از این، ایشان یکی از نخستین کسانی است که در رشته ایمپلنت در ایران فعالیت کرده و یکی از معدود کسانی است که با سیستمهای قدیمی ایمپلنت یعنی طرحهای بلید نیز آشنایی داشته است. همین سابقه درخشان آموزشی و پژوهشی و درمانی در زمینه دندانپزشکی ایمپلنت ما را بر آن داشت تا پای صبحتهای این پریودونتیست/اورال بیولوژیست دوست داشتنی نشسته و از خاطرات ایشان در زمینه سیستمهای قدیمی ایمپلنت و نخستین پژوهشها و چالشهای اتفاق افتاده در عرصه سیستمهای نوین ایمپلنت آگاه شویم.
دکتر شایسته متخصص رشته پریودونتیکس و بیولوژی دهان از دانشگاه UCLA آمریکا است. او چندین سال بصورت پاره وقت عضو هیات علمی دانشگاه یو سی ال ای بوده و در بخش تحقیقات استخوان و ایمپلنت این دانشگاه فعالیت کرده اند. دکتر شایسته در حال حاضر هم در تهران و هم در لس آنجلس به فعالیتهای درمانی و آموزشی مشغول هستند.
اولین آشنایی با ایمپلنت
من در سال 1350 وارد دانشگاه شیراز شده و در سال 1357 فارغ التحصیل شدم. آن سال برای تحصیل در رشته جراحی دهان و فک و صورت در آمریکا بورس گرفتم ولی بخاطر بروز برخی مشکلات بورس من لغو شد و نتوانستم به آمریکا بروم. آن موقع مرحوم پدرم دوستی داشت به اسم آقای دکتر حسین آسیم. من آن موقع صبحها در بهداری ارتش کار میکردم و بعدظهرها به مطب دکتر آسیم میرفتم. آنجا برای اولین بار با اسم ایمپلنت آشنا شدم چون اصلا در زمان تحصیل در دانشکده اسمی از ایمپلنت نبود.
ایمپلنتهای تیغهای
ایمپلنتهایی که در آن زمان کار میشد، بصورت ریشهای(روت فرم) نبود بلکه حالت تیغهای(بلید) داشت و نسبت به الان بصورت خیلی ابتدایی کار میشد. این سیستم ایمپلنت بسیار تروماتیک بود. باید با فرزهای کارباید داخل استخوان در ناحیه قدامی فک شیاری تراشیده میشد. بعد باید ایمپلنت را با پلایر خم و راست کرده و تنظیم میکردیم و بعد با مالت ایمپلنت را داخل شیار میکوبیدیم تا داخل استخوان فرو برود. اباتمنتهای این ایمپلنتها شبیه پین بود و نمیشد شولدر یا چمفر روی اباتمنت تراشید چون فضایی برای این کار نداشتیم. تراش ما تقریبا همیشه بصورت فدر اج(نایف اج) بود. بریجهای ثابت بصورت کنتی لیورهای خلفی روی ایمپلنت قرار میگرفت و بعد با پرسلن باید گپها را پر میکردیم. در نتیجه بیمار باید سطح بهداشت بسیار خوبی میداشت. بهرحال آن موقع بهترین تکنیک درمانی بود. گرچه مکانیکال لاک داشتیم و مطمئنم اسئواینتگریشن مثل چیزی که امروز داریم اتفاق نمیافتاد
اولین درمانهای ایمپلنت
من تا اواسط سال 1361 به مدت سه سال و نیم مطب دکتر آسیم مشغول کار بودم و علاه بر کارهای معمول دندانپزشکی، ایمپلنت هم انجام میدادم. بعد از اینکه چندین جلسه کنار دست دکتر آسیم ایستادم و کمک ایشان بودم کم کم خودم هم شروع به انجام درمان کردم. یکی از اولین بیمارانی که در مطب دکتر آسیم تحت درمان ایمپلنت قرار گرفت و من هم دستیار جراحی دکتر بودم، مرحوم مهدی سهیلی شاعر معروف بود.
آشنایی با ایمپلنتهای نوین در آمریکا
سال 61 من از تهران به شهرستان تنکابن رفتم و دیگر خبری از درمان ایمپلنت و بیماران دکتر آسیم نداشتم. سال 1368(1989) برای تحصیل در رشته پریودونتیکس و بیولوژی دهان به دانشگاه یو سی ال ای آمریکا رفتم و در آنجا با ایمپلنتهای نوین سیستم برنمارک آشنا شدم. در آن دانشکده به اتفاق پرفسور کارنزا، دکتر ساشا یوانوویچ و پرفسور کنی چند کار تحقیقاتی روی حیوانات انجام دادیم. آن موقع 3، 4 سال بود که ایمپلنتهای ریشهای شکل برنمارک به صورت تجاری وارد بازار شده بود.
بازگشت به ایران
من در سال 1372 به ایران برگشتم. در آمریکا در بخش تحقیقات استخوان و ایمپلنت دانشگاه یو سی ال ای استخدام شده بودم و همزمان در ایران هم طبابت میکردم. اینجا با ایمپلنتهای IMZ شروع به درمان کردیم. این ایمپلنت دنده نداشت و بصورت سیلندری طراحی شده بود و باید با ضربه داخل استخوان جای میگرفت. از همان زمان هم کار آموزش ایمپلنت را آغاز کردم. زمانی که من برگشتم ایمپلنتهای روت فرم وارد ایران شده بود و همکاران در این زمینه فعالیت میکردند مثل دکتر عطریزاده، دکتر گلنراقی، دکتر اخوان آذری و دکتر مسگرزاده.
ورود سریع ایمپلنت به ایران
ایمپلنت خیلی سریع و زود وارد ایران شد و خیلی زود هم جای خود را باز کرد. ایران اصولا در جذب تکنولوژیهای نوین بسیار فعال و پیشگام است بخصوص اگر مشکلات اقتصادی در کشور وجود نداشته باشد. ایران همیشه جزء اولین کشورهایی بوده که تکنولوژیهای پزشکی را وارد کرده و در مورد ایمپلنت با اطمینان میگویم ما جزو اولین کشورها بودیم. سال 1995 برخی از سفرا و کارکنان سفارتخانههای کشورهای اروپای شرقی برای ایمپلنت به من مراجعه میکردند و میگفتند در کشور ما ایمپلنت نیست.
بایومتریالها
همان زمانی که من در آمریکا در رشته پریو تحصیلم را آغاز کردم GBR در این رشته وجود داشت؛ اینکه چقدر قبل وارد شده بود را نمیدانم ولی بهرحال بود. آن موقع ما از ممبرینهای غیرقابل جذب گورتکس استفاده میکردیم ولی در این حد تنوع نداشت. مثلا ممبرین قابل جذب آن موقع نبود و باید همه ممبرینها را با جراحی خارج میکردیم.
القای پری ایمپلنتایتیس
ما برای اینکه بتوانیم کاربرد این مواد در درمان پری ایمپلنتایتیس را بفهمیم چند تحقیق وسیع با دکتر یوانوویچ به سرپرستی دکتر کارانزا انجام دادیم. آن موقع مدت زیادی از ورود ایمپلنت به رشته دندانپزشکی نمیگذشت که ما بتوانیم موارد زیادی از پری ایمپلنتایتیس را ببینیم. ما در مدلهای حیوانی ایمپلنت میگذاشتیم و بعد عامدانه کاری میکردیم تا پری ایمپلنتایتیس ایجاد شود. بعد از ایجاد بیماری با بایومتریال و ممبرین کریتر ایجاد شده اطراف ایمپلنت را درمان میکردیم.
بایومتریال در ایران
بدون شک اگر من اولین نباشم یکی از اولین 5 نفری هستم که این مواد را به ایران آوردم و با آنها کار کردم. یادم هست اولین بار پودر استخوان انسانی(آلوگرفت) گرفتون، ساخت شرکت لایف سل را به ایران آوردم. بعد برخی همکاران ایراد گرفتند که استفاده از این ماده از نظر شرعی مشکل دارد ولی خوشبختانه استفتا گرفتیم و مشکلات آن برطرف شد و این مواد الان به شکلی گسترده در ایران استفاده و تولید میشود. طبعا اوایل این تنوع بایومتریال وجود نداشت و به تدریج پیشرفت کرد. در حال حاضر بدون داشتن دانش کافی در زمینه GBR نمیتوانیم و نباید درمان ایمپلنت انجام دهیم
سطح ماشینی و زبر
آن اوایل بحث خیلی داغ بود که بالاخره سطح ماشینی بهتر است یا زبر و کدام مشکلات کمتری ایجاد میکند. البته میدانید که سطح ماشینی هم مقداری خشونت سطحی دارد ولی با چشم غیرمسلح دیده نمیشود. بهرحال این قانون است که در یک طول و قطر ثابت هرچه سطح زبرتر و خشنتر باشد سطح تماس استخوان و ایمپلنت بیشتر است. در نتیجه ایمپلنتهایی با سطح زبر بر ایمپلنتهایی با سطح ماشینی ارجحیت دارند. من خاطرم هست بیشترین بحث در مورد سطح هیدروکسی آپاتایت بود. در ایمپلنتهای با پوشش هیدروکسی آپاتایت، این ماده بصورت پوشش(coating) یا لعاب بود و پلاسما اسپری نمیشد. بهرحال هیدروکسی آپاتایت خیلی سریع سلولهای پیش ساز استخوانی را جذب میکند. تنها مشکل این بود که این پوشش از سطح ایمپلنت جدا شده و خیلی هم زبر بودند. اگر احیانا این ایمپلنت اکسپوز میشد به دلیل تهاجم باکتریها بسرعت شکست میخورد. بنابراین باید این ایمپلنت یکی دو میلیمتر عمیقتر داخل استخوان قرار میگرفت. در حال حاضر تکنیکهایی مثل RBM و SLA تحولی اساسی در درمان ایمپلنت ایجاد کردهاند و مشکلات در این زمینه بسیار کمتر شده است.
بیماران قدیمی
بعد از برگشت به ایران، تعدادی از بیمارانی که من یا دکتر آسیم برایشان ایمپلنت بلید کار کرده بودیم مرا پیدا کرده و پیش من میآمدند. آن موقع دکتر آسیم رفته بودند آلمان. طبعا در آن زمان ایمپلنتهای ریشهای شکل آمده بود و اگر لازم میشد از این ایمپلنتها برای همان بیماران هم استفاده میکردیم. متاسفانه هیچ مقاله و تحقیقی در ایران نداریم که نشان بدهد واقعا درصد موفقیت ایمپلنتهای بلید چقدر بوده. خود ما هم به ندرت بیماران را میدیدیم. خیلی از بیماران افراد مسنی بودند و فوت شدند. مثلا خود مرحوم سهیلی چند سال بعد از دنیا رفتند. اما بعد از 21 سال یکی از همکاران یک رادیوگرافی از یک ایمپلنت بلید به من نشان داد که خودم در سال 58 کار کرده بودم و باور کنید بعد از 21 سال هیچ مشکلی خاصی نداشت.
درصد موفقیت ایمپلنتهای قدیمیتر
شاید باورتان نشود ولی بیمارانی که آن اوایل کار کرده بودیم و بعضا مراجعه میکردند هم وضعیت بسیار خوبی داشتند. این را میگذارم به حساب اینکه آن موقع تجربه کمتری داشتیم و در نتیجه با دقت بیشتری کار میکردیم. الان درصد موفقیت حدود 98 درصد است ولی آن موقع درصد موفقیت بخصوص در مورد ایمپلنتهای استوانهای 90 تا 92 درصد بود. بهرحال بیمارانی که کماکان به ما مراجعه میکنند خوشبختانه وضعیت مناسبی دارند و نمیشود گفت فاصله موفقیت ایمپلنتهای قدیمی و بیمارانی که با تکنولوژی جدید کار میکنیم خیلی فاحش و چشمگیر است.
درصد موفقیت اعجاب آور
یک نکته جالب اینکه ایمپلنت حتی در اوایل معرفیاش درصد موفقیت بالای 90 درصد داشت و ما تقریبا هیچ درمانی در دندانپزشکی نداریم که درصد موفقیت آن از همان بدو پیدایش اینقدر بالا باشد. به نظر من یکی از دلایل این درصد موفقیت عجیب، حداقل تخریب و تحلیل بافتهای دهان و مساله دیگر تاثیر روانی مثبت آن برای بیمار است که در نتیجه او را برای نگهداری و مراقبت بهتر از ایمپلنت تشویق میکند.
تاثیر روانی
تاثیر روانی درمان ایمپلنت روی بیمار باورنکردنی است چون مریض بخاطر کاشته شدن ایمپلنت داخل استخوان حسی از طبیعی بودن دارد. بامزه است بگویم که حتی در مورد ایمپلنت بلید هم همین حس روانی مثبت وجود داشت؛ هم برای بیمار هم برای ما. ما بیمارانی داشتیم که آن موقع با دنچر کامل مراجعه میکردند و پروتز اصلا گیر نداشت و مدام لق میخورد. یادم هست میآمدیم داخل دنچر سرب تزریق میکردیم که سنگین شود و کمتر تکان بخورد ولی بازهم جواب نمیداد. بعد یکمرتبه برای این مریض یک پروتز ثابت البته روی ایمپلنت بلید قرار میدادیم و جدا از شرایط جویدن و تغذیه و زیبایی، شرایط روحی بیمار یک دفعه از این روبه آن رو میشد. من از همان اولی که با این درمان آشنا شدم از آن بسیار لذت میبردم و بیماران هم فوق العاده راضی بودند. من کار دندانپزشکی عمومی هم زیاد انجام دادهام و در هیچ رشتهای تا این حد رضایت مریض را ندیدهام.
آینده ایمپلنت
اینده ایمپلنت بسیار درخشان است و سراسر پیشرفت و نوآوری خواهد بود. به رغم کار روی سلولهای بنیادی هنوز این تکنولوژی در مراحل اولیه است و تا سالهای سال ایمپلنت برترین تکنولوژی دندانپزشکی خواهد بود و حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت. من فکر میکنم همین رویه انفجاری تحقیق و تولید را کماکان خواهیم داشت چون ایمپلنت در بسیاری کشورها عمر زیادی ندارد و باید جای خود را باز کند.