بهاریه
دکتر علی توکلی
هنوز در سفرم
خیال میکنم
در آبهای جهان قایقی است
و من-مسافر قایق-هزارها سال است
سرود زندهٔ دریانوردهای کهن را
به گوش روزنههای فصول میخوانم
و پیش میرانم
سهراب سپهری
در مسیر سفر روزها وماهها، امسال عید نه تنها سال را نو میکنیم که قرن را نیز. سالی که در آستانهٔ تحویلش به سال ۱۴۰۰ هستیم بسیاری را خانهنشین و بیکار کرد، بسیاری را با تنهاییشان تنها گذاشت،بسیاری را روانهٔ بیمارستان کرد و بسیاری را از ما گرفت. سرعتمان را کم کرد، عادتهایمان را تغییر داد، ما را با خودمان مواجه کرد و شناختمان را از خود و روزگار عمیقتر کرد.
س کوت، س فر درونی، س یر حال، س یاحت گذشته، س رشماری دستاوردهای حقیقی زندگی، س اماندهی کارهای نیمهکارهمان و س کونی که پیشنیاز هر حرکت درست و حسابشده است را میتوان از دستاوردهای این سال سخت دانست؛ درسهایی که نور و نیروی سالهای پیشرویمان خواهند بود.
در سفرهٔ هفت سین سال نو و این قرن نو تمام “سین”های بالا و معرفتشان با ما همراه خواهند بود.
سالی سرشار از عشق و سلامت و برکت و معرفت برای بشریت آرزو میکنیم.
ای ز تو نورِ دل و دیدارِ ما
گردشِ اندیشهٔ بیدارِ ما
ای ز تو رویان زمستان و بهار
ای تو گردانندهٔ لیل و نهار
ای ز تو تغییرِ حال و سالها
حالِ ما را کُن تو خوشتر حالها
)محمدرضا شفیعی کدکنی(