فرار لبخند از پشت ماسک
دکتر سارا مجلل
دندانپزشک- مشاور سردبیر
امروز نيويورك جشن پايان محدوديتهاي كرونايي را گرفت، فردا ميلان وپس فردا آن سر دنيا، پسين روز اين سوي آب. ماسكها برداشته خواهند شد؛ كودكان نوپايِ در كالسكه را دوباره در فروشگاهها خواهم ديد؛ دوباره به كودك ماشين بغلي خواهم خنديد؛ دوباره او هم به من لبخند خواهد زد؛ دوباره ماسك را از چهره برخواهم گرفت.
دوباره فروش رژهاي قرمز و صورتي رونق خواهند يافت. مجدد به سينما خواهم رفت؛ دوباره بي دلنگراني در فضاي كتابخانه با دختركم ساعتها چرخ خواهم زد؛ مجدد بيدلهره فرودگاههاي جهان را فتح خواهم كرد، دوباره در فري شاپها نمونههاي عطر را در هوا پراكنده خواهم ساخت و از عطرش سرمست خواهم شد. دوباره خوشبو كنندهها را به انتهاي ريههايم خواهم فرستاد. مجدد روي تردميلها خواهم دويد، در شهربازيها فرياد شادماني خواهم كشيد؛ دوستانم را، عزيزانم را، پدر و مادرم را، همه را در آغوش خواهم گرفت.
دوباره فضاي مدرسهها از صداي بلندگوها و جيغ و داد بچهها و زنگها پر خواهد شد. دوباره همكلاسيها بالابلندي بازي خواهند كرد.
دوباره عروسيها برپا ميشوند، دوباره تولدها بيدغدغه جشن گرفته ميشوند و سال پشت سال ميآيد و ما سخت جانان اين دوره سياه، از خاطرهاي دور روايت خواهيم كرد كه چگونه مانديم تا روايتگر رنج آدميان باشيم؛ كه چگونه علم پيروزيش بر جهل را جشن گرفت؛ كه وقتي نيويورك امروز جشن گرفت در دل من و هزاران نفر مثل من جرقه هاي اميد به بازگشت به زندگيهاي روزمره و كسل كننده هميشگي سوسو زدند.