پیشگیری از کامپلیکیشنهای پروتزی در ایمپلنتهای کوتاه
دکتر امیرحسین مجیدی
پرستودونتیست – ایمپلنتولوژیست
ایمپلنتهای کوتاه(short implants) در دهه اخیر تاثیر مهمی بر طرح درمانهای متکی بر ایمپلنت داشته و با کمک آنها بازسازی مناطقی از فک که به خاطر تحلیل شدید استخوان امکان قرارگیری یک ایمپلنت با طول استاندارد وجود نداشت امکانپذیر شده است بدون اینکه بیمار متحمل جراحیهای بازسازی تهاجمی، پرهزینه و طولانی مدت شود. تعریف ایمپلنتهای کوتاه در دهه گذشته دستخوش تغییر شده است. امروز فیکسچرهایی کوتاهتر از هشت میلیمتر، ایمپلنت کوتاه محسوب میشوند. ایمپلنتهای خیلی کوتاه(extra short) هم فیکسچرهایی با طول کمتر از 6 میلیمتر را شامل میشوند. در این نوشتاری مروری خواهیم داشت بر عوارض پروتزی مرتبط با ایمپلنتهای کوتاه و اینکه چطور وقوع این عوارض را به حداقل برسانیم.
مقالات متعدد به صورت گذشته نگر، آینده نگر، سیستمیک ریویو، کلینیکال ترایال و روشهای دیگر همگی موفقیت این ایمپلنتها را اثبات کرده و حتی در برخی موارد نشان داده شده که میزان تحلیل استخوان مارژینال اطراف ناحیه کرونال ایمپلنت(گردن ایمپلنت) حتی کمتر از ایملپنتهای معمولی بوده است. اما یک سوال بسیار مهم اینکه آیا از نقطه نظر پروتز هم میتوان به این ایمپلنتها اعتماد کرد یا اینکه بازی با آتش است؟
تحقیقات نشان داده است که کامپلیکیشنهای مرتبط با پروتز در ایمپلنتهای کوتاه میتواند به مراتب بیشتر از ایمپلنتهای کانونشنال باشند. اما علت چیست؟ و با چه رویکردی میتوان این عوارض را به حداقل رساند. واضح است که عمده این مشکلات منشا بیومکانیکال دارند.
افزایش نسبت کراون – ایمپلنت
در ایمپلنتهای کوتاه، نسبت طول کراون به ایمپلنت به شکل قابل ملاحظهای افزایش مییابد. البته باید توجه داشت که به طور کلی نسبت طول کراون به ریشه با طول کراون به ایمپلنت باهم تفاوت داشته و نباید این دو را یکسان در نظر گرفت. آستانه نسبت کراون به ایمپلنت دو به یک است. اگر نسبت کراون – ایمپلنت از عدد 2 بیشتر باشد درصد مشکلات پروتزی به دوازده درصد میرسد در صورتی که اگر این عدد کمتر از دو باشد ریسک بروز کامپلیکیشن حدود شش درصد خواهد بود.
کامپلیکیشنهای پروتزی مرتبط با ایمپلنت طیف وسیعی را شامل میشوند ولی بدترین و فاجعهبارترین آنها شکستن پیچ و شکستن اباتمنت هستند. وقتی ارتفاع کراون متکی بر ایمپلنت افزایش پیدا کرده و نسبت کراون – ایمپلنت زیاد میشود، بازوی اهرمی بلندی ایجاد شده، نیروهای اهرمی وارد بر ساختارهای پروتزی افزایش یافته و در نتیجه خطر fatigue fracture بیشتر میشود. شکستن پیچ یا اباتمنت در این شرایط بسیار محتمل هستند حتی اگر کراونها به هم اسپلینت شده باشند.
شل شدن پیچ
شایعترین مشکل در پروتزهای متکی بر ایمپلنت شل شدن پیچ است. مطالعات نشان داده است، خطر شل شدن پیچ در ایمپلنتهای کوتاه بیشتر است.
معمولا وقتی دندانپزشک با یک پیچ شل شده مواجه میشود، به سرعت همان پیچ را تحت تورک قرار داده و مجددا آن را سفت میکند بدون اینکه قبل از سفت کردن پیچ، آن را یکبار زیر ذرهبین مورد بررسی قرار دهد تا از سالم بودن دندههای پیچ اطمینان حاصل کند. گرچه باید گفت بهترین و کم دردسرترین راه، تعویض پیچ و تورک دادن یک پیچ جدید و سالم است. نکته بعدی اینکه دندانپزشک باید از خود سوال کند که علت شل شدن پیچ چه بوده است تا بتواند مشکل احتمالی را یافته و برطرف کند تا در آینده همین مساله مجددا باعث شل شدن پیچ نشود.
یکی از بدترین اقداماتی که متاسفانه برخی همکاران انجام میدهند، سفت کردن همان پیچ شل شده با نیرویی بیش از نیروی پیشنهادی شرکت سازنده است. انجام این کار باعث میشود دفعه بعد، همین پیچ بجای شل شدن دچار شکستگی شده که خارج کردن تکه شکسته کاری به مراتب دشوارتر بوده و حتی در برخی موارد ممکن است امکانپذیر نباشد.
توصیه میشود هر دو سال یکبار پیچهای نگهدارنده رستوریشنهای متکی بر ایمپلنتهای کوتاه باز و با پیچهای جدید جایگزین شوند. به یاد داشته باشید اگر پیچ در یک ایمپلنت کوتاه دچار شکستگی شود خارج کردن آن اگر نگوییم غیرممکن دست کم بسیار سخت خواهد بود و گاهی ممکن است به اکسپلنت فیکسچر منتهی شود.
De-cementation
دیسمنتیشن یعنی جدا شدن کراون از روی اباتمنت. یکی از شایعترین علل این مشکل در ایمپلنتهای کوتاه، کوتاه بودن طول اباتمنت است. بطور کلی اباتمنتهای پیش ساخته شرکتهای تولید ایمپلنت معمولا طول زیادی نداشته و حداکثر حدود 7 میلیمتر است که این ارتفاع بخصوص در صورت استفاده از ایمپلنتهای کوتاه، اصلا گزینه مناسبی نخواهد بود. بنابراین اگر قرار به استفاده از ایمپلنتهای کوتاه است، باید حتما برای رستوریشن از یک اباتمنت اختصاصی با طول بلند استفاده کرد. این اباتمنت اختصاصی میتواند یک اباتمنت یو سی ال ای باشد یا اباتمنتی که با کد/کم تراشیده شده است. توجه کنید که اگر کراون دچار دسمنتیشن شد، نباید آن را با سمان دائم چسباند، چراکه در این صورت دسترسی به پیچ شل شده بسیار دشوار خواهد بود.
شکستگی پرسلن
به طور کلی هرچقدر ساختار پروتزی بزرگتر باشد خطر شکستن پرسلن هم بیشتر خواهد بود. باید به این نکته توجه داشت که اگر طرح درمان ما استفاده از یک کراون متال سرامیک است، باند واقعی پرسلن با فریم فلزی فقط در صورتی ایجاد میشود که آلیاژ به کار رفته از رده فلزات نوبل باشد که به غلط به آنها آلیاژهای precious یا آلیاژ طلا گفته میشود. در نتیجه در یک رستوریشن متال سرامیک با فریم از جنس بیس متال خطر شکستگی پرسلن افزایش مییابد. متاسفانه در تمام دنیا هزینه ساخت رستوریشنهایی با آلیاژهای نوبل بسیار بالا بوده و بنابراین دندانپزشکان چندان تمایلی به استفاده از آنها ندارند.
نکته بعدی اینکه در یک رستوریشن متال سرامیک، حجم عمده رستوریشن را فریم ورک فلزی تشکیل داده و پرسلن تنها باید ضخامتی معادل یک و نیم تا دو میلیمتر داشته باشد. متاسفانه بعضا این مساله به درستی رعایت نشده و ضخامت پرسلن از این مقدار بیشتر میشود. در چنین شرایطی خطر شکستگی پرسلن افزایش مییابد. با در نظر گرفتن این مشکلات یک پیشنهاد استفاده از کراونهای زیرکونیایی است. اما این کراونها هم مشکلات خاص خود را دارند به این صورت که باند واقعی بین پرسلن فلدسپاتیک و بیس زیرکونیایی وجود ندارد. بنابراین پیشنهاد میشود برای ساخت پروتز ایمپلنتهای کوتاه از کراونهای زیرکونیایی مونولیتیک استفاده شود. در این کل ساختار رستوریشن از جنس زیرکونیا خواهد بود. در این حالت مشکل باند پرسلن و خطر شکستگی بسیار کمتر خواهد بود ولی از طرف دیگر، با مشکل رنگ و استتیک روبرو خواهیم شد. این مشکل تا حدودی با تینتهای رنگی قابل تصحیح است؛ از طرف دیگر معمولا این رستوریشنها در نواحی خلفی دهان مورد استفاده قرار گرفته و چندان در معرض دید نیستند. در نتیجه بیمار معمولا با این مشکل استتیک کنار خواهد آمد.
مدیریت گشتاورهای نیرو
افزایش بازوی محرک، باعث افزایش گشتاورهای نیرو میشود. به طور کلی از دید بیومکانیکی، نیروهای فشاری(compressive) نیروهای ایدهآل و مطلوب ما هستند و برعکس نیروهای برشی(shearing) و کششی(tensile) نیروهایی مخرب و تروماتیک محسوب میشوند. یکی از راههای کاهش این نیروهای مخرب کم کردن شیب کاسپی است به شکلی که شیبهای کاسپی با زاویهای حداکثر ده تا پانزده درجه فرم داده شوند. راه دیگر کوچک کردن اکلوزال تیبل به ویژه در بعد باکولینگوالی است.
گاهی موارد فضای اینترپروگزیمال بین دندانهای مجاور در حدی است که به ساخت یک کراون با اکلوزال تبیل بسیار بزرگ ختم میشود. در این شرایط اگر دندانهای مجاور ترمیمهای پروگزیمالی داشته و آندرکانتور باشند، میتوان با افزودن به کانتور آنها، فضای مزیودیستالی را کاهش داده و در نهایت یک رستوریشن با ابعاد کوچکتر به بیمار تحویل داد که در نتیجه نیروهای اهرمی به شکل قابل توجهی کاهش خواهند یافت. در عین حال این مساله کمک خواهد کرد تا ایمرجنس پروفایل مطلوبتری روی یک ایمپلنت کوتاه ایجاد شود.
ملاحظات جراحی در ایمپلنتهای کوتاه
یکی از اصلیترین دلایل محبوبیت ایمپلنتهای کوتاه مرتفع کردن نیاز به انجام جراحیهای پیچیده است نظیر سینوس لیفت، جابجایی عصب(nerve repositioning) و بازسازیهای عمودی استخوان. اما در عین حال برخی ملاحظات باید پیش از جراحی ایمپلنتهای کوتاه مد نظر قرار گیرند:
- نقش بایت فورس بیمار، وجود یا عدم وجود عادات پارافانکشنال و دینامیک جویدن: اگر بیمار بایت فورس بالایی داشته باشد یا براکسیسم داشته باشد یا فردی پرخور و عاشق غذاهای سفت مثل استیک و شیشلیک باشد شاید استفاده از ایمپلنتهای کوتاه کنترااندیکاسیون داشته باشد. در چنین بیمارانی شاید بهتر باشد جراحیهای تهاجمی و بازسازی انجام شود ولی در نهایت ایمپلنتهایی با طول بلندتر در استخوانی با کیفیت بالاتر قرار داده شوند.
- استفاده از سرجیکال گاید برای جراحی ایمپلنتهای کوتاه اجباری است چراکه اندکی جابجایی در موقعیت قرارگیری ایمپلنت میتواند به تغییر مسیر نیروها در آینده و بروز کامپلیکیشنهای پروتزی منجر شود.
وضعیت فک مقابل: وجود دنچرهای متحرک در فک مقابل یا دندانهایی که به لحاظ پریودونتال ضعیف هستند باعث میشود با خیال راحتتری به سراغ ایمپلنتهای کوتاه برویم.
پروتز ثابت یا متحرک؟
یک نکته مهم اینکه قرار نیست تمام بیماران بیدندان پروتز ثابت متکی بر ایملپنت دریافت کنند. گاهی اوقات پروتز ثابت مشکلات بیمار را حتی اضافه خواهد کرد مثلا در یک بیمار سالمند با ریج بشدت تحلیل رفته که دچار لرزش دست و مشکلات بینایی است چطور انتظار داریم بتواند با سوپرفلاس یا دنتال فلاس بهداشت خود را در یک پروتز حجیم و بزرگ FP-3 آنهم در محلی نزدیک به کف دهان رعایت کند؟
فضای اینتراکلوزال یک عامل بسیار بسیار مهم در استفاده از ایمپلنتهای کوتاه محسوب میشود. بهترین راه تهیه کستهای تشخیصی و مانت آنها روی آرتیکولاتور است. وقتی فضای بین دو فک زیاد است پروتز ثابت قطعا مشکلات بیمار را چند برابر خواهد کرد چراکه نسبت طول کراون به ایمپلنت بشدت افزایش خواهد یافت.
در نهایت توجه به ساپورت لب بالا در موفقیت درمان نقشی حیاتی دارد. اگر بیمار در ناحیه پرماگزیلا آتروفی شدیدی داشته باشد، با پروتز ثابت امکان ساپورت لب بالا وجود نداشته و این بیمار باید حتما با پروتز متحرک درمان شود تا فلنج باکالی پروتز، ساپورت لازم برای لب بالا را تامین کند.
دو ایمپلنت بجای مولرها
نکته بعدی اینکه پیشنهاد میشود در ناحیه مولرها به جای هر دندان مولر دو ایمپلنت جایگذاری شود نه یک ایمپلنت. در نتیجه بجای دو دندان مولر از دست رفته، به بیمار چهار پرمولر میدهیم. بازدهی جویدن بیمار به هیچوجه تغییری نمیکند چون ناحیه تماس جویدن(mastication surface area) و در عین حال طول قوس به طور کامل حفظ خواهد شد. در عین حال اگر بنا بر اسپلینت کردن باشد میتوان کراونها را به صورت دو به دو به هم اسپلینت کرد.
اسپلینت کنیم یا نه؟
گرچه در حال حاضر جز برخی موارد خاص اجباری به اسپلینت کردن کراونهای متکی بر ایمپلنت نداریم، در مورد ایمپلنتهای کوتاه کماکان توصیه میشود کراونها به هم اسپلینت شوند.