گفتگو با دکتر سیامک شایان
دوست ندارم یک ماهی درون آکواریوم باشم
دکتر علیرضا آشوری
دکتر سیامک شایان دوست عزیز بنده بدون شک مهمترین چهره مطبوعاتی در میان دندانپزشکان ایرانی محسوب میشود. او مدیرمسئول و سردبیر پایگاه خبری دندانه است که فراگیرترین رسانه دندانپزشکی ایران به حساب میآید. جالب اینکه این نخستین مصاحبه او با یک رسانه دیگر بعد از بیش از پانزده سال فعالیت رسانهای و گفتگو با بیش از دویست چهره دندانپزشکیست.
وقتی پیشنهاد گفتگو با سیامک را مطرح کردم ابتدا رد کرد و وقتی سماجت بنده را دید به عناوین مختلف سعی کرد از زیر بار آن شانه خالی کند ولی در نهایت به اذعان خودش در برابر پیگیری و سماجت من تسلیم شد!
او درباره چرایی و انگیزه انجام انبوهی از فعالیتهای فرهنگی و رسانهای که در کنار حرفه دندانپزشکی انجام میدهد میگوید: «همیشه دغدغهام این بود که ما اگر دندانپزشک نباشیم و دندانپزشکی نکنیم چه هویت دیگری برای ما باقی میماند. متاسفانه دنیای بسیاری از ما دندانپزشکان کوچک و محدود و بسته است و تنها خلاصه میشود به یک مطب و گاه هیچ ارتباط و تعاملی با همکاران دیگر و فضای دندانپزشکی (و حتی فضای اجتماع) ندارد؛ مثل یک شاهماهی درون یک آکواریوم کوچک. اما من به هیچ وجه نمیخواستم تنها مشخصهام دندانپزشک بودنم باشد؛ دوست داشتم در حد خودم، بودنم و نبودنم علاوه بر افراد خانواده، برای دیگران نیز تفاوتی ایجاد کند.»
با بیوگرافی شروع کنیم. چه زمانی وارد دانشگاه شدی؟ کی فارغ التحصیل شدی و از این طور چیزها!
- من ورودی سال ۷۸ دانشکده دندانپزشکی گیلان بودم اما پس از یک سال، به اصرار خانواده، انتقالی گرفتم و به مشهد آمدم. در طول دوره تحصیل یک دانشجوی متوسط بودم که بیشتر حواسش به بیرون از فضای دانشگاه و کتاب و روزنامهنگاری و فعالیتهای جمعی و اجتماعی پرت بود. سال ۹۵ برای گذران دوره سربازی راهی شهر تهران شدم و همانجا ماندم و به کار درمانی و رسانهای پرداختم. ازدواج کردم و عملا یک تهرانی شدم!
علاقه به نوشتن و مطبوعات از کجا آمد و چطور پا گرفت؟
- علاقه به کتاب در خانواده ما موروثی است و پدرم در این زمینه الگوی ما بود. به پشتوانه همین مطالعات توانستم آرامآرام قلم به دست بگیرم و بنویسم. جذب ادبیات داستانی شدم و در فضای ادبیات مشهد پا گذاشتم. رونق وبلاگنویسی در دهه هفتاد و هشتاد، امکان عرضه نوشتهها و افکارم به مخاطب را فراهم کرد و آرام آرام راهم به مطبوعات محلی خراسان باز شد.
چطور جذب فعالیت حرفهای مطبوعاتی شدی؟
- با ورود به دانشگاه، کمکم از فضای ادبیات داستانی فاصله گرفتم و بیشتر به نوشتن یادداشت و نقد و گزارش اجتماعی و فرهنگی و البته کار اجرایی روزنامهنگاری علاقهمند شدم و موفقیتهایم در جشنوارههای دانشجویی و البته حضور در فضای حرفهای روزنامهنگاری خراسان انگیزهام را برای فعالیت بیشتر در این مسیر پررنگتر کرد. پس از پایان تحصیلم، با هدف حضور حرفهایتر و پررنگتر در مطبوعات تلاش کردم تا به هر ترتیب ممکن دوره سربازیام را در شهر تهران یا نزدیک تهران بگذرانم و به تهران آمدم.
چیزی که خوب خاطرم هست تو همیشه به مباحث صنفی علاقه داشتی، دقیقا برعکس من که به مباحث علمی و لایف استایل علاقهمند بودم. هنوز هم گاهی به من غرولند میکنی که چرا بیشتر به مسائل صنفی ورود نمیکنم! این علاقه به مباحث صنفی علت خاصی داشت؟
- ببین از همان دوره تحصیل برای من جنبه عملی و حواشی رشته دندانپزشکی بسیار جذابتر از جنبه علمی آن بود. به همین دلیل بیشتر به سمت فعالیتهای اجتماعی و روابط انسانی و اخلاقی دندانپزشکی جذب شدم تا مباحث علمی. ضمن اینکه تواناییهای من بیشتر به کار فعالیتهای صنفی میخورد!
شرایط حرفه ما، دندانپزشکان را در یک محیط بسته و محدود به نام مطب قرار میدهد و فرصت مناسبات و تعاملات اجتماعی و حرفهای را از آنها میگیرد. خیلی از همکاران در مطب شخصی، در مرکز میایستند و پرسنل مطب در پیرامون، و گاهی هیچ ارتباط و تعاملی با همکاران دیگر و فضای دندانپزشکی (و حتی فضای اجتماع) وجود ندارد جز حضور جسته و گریخته در کنگرهها. دنیای بسیاری از دندانپزشکان ما به همین اندازه کوچک و محدود و بسته است؛ مثل یک شاهماهی درون یک آکواریوم کوچک.
پس احتمالا این دغدغه که اگر دندانپزشکی نباشد ما چه هستیم برات بسیار مهم است؟
- صد درصد. اتفاقا قرنطینه اجباری ناشی از کرونا و تعطیل خود خواسته یا ناخواسته مطبهای دندانپزشکی شاید بسیاری از ما را به همین سوال رساند که ما اگر دندانپزشک نباشیم و دندانپزشکی نکنیم چه هستیم و چه هویت دیگری برای ما باقی میماند. این دقیقا همان دغذغهای بود که از سالهای دانشجویی من را به سمت فعالیتهای دیگر غیر از دندانپزشکی کشاند. هیچ وجه نمیخواستم تنها مشخصه من دندانپزشک بودنم باشد؛ طوری که اگر حرفهام را از من بگیرند هویت دیگری نداشته باشم. یکی از مهمترین انگیزههای من از فعالیتهای رسانهای و فرهنگی و اجتماعی همین بوده است.
شانس بزرگی که آوردهام آن است که توانستهام دغدغههای فرهنگی و فوق برنامهام را بر حرفه شغلیام منطبق کنم؛ طوری که هر دو در یک مسیر و یک راستا قرار گرفتهاند. یعنی در حالی که کل زندگی من را دندانپزشکی پر کرده است میتوانم ادعا کنم که یک دندانپزشک صرف نیستم و حرفههای دیگری نیز دارم و به مشغلهها و فراغتهای دیگرم نیز میرسم.
کمی درباره فعالیتهای رسانهای در ابتدای حضورت در تهران بگو تا برسیم به دندانه…
- فعالیت رسانهایام را در تهران با هفتهنامه سپید شروع کردم. همزمان با چند روزنامه و هفتهنامه نیز همکاری داشتم و برای آنها مطالب مینوشتم. همین زمان با سایت ایردن آشنا شدم. مدیر این سایت، دکتر علی شکفته راد، دندانپزشکی بود از جنس خودم که هرچند به کانادا مهاجرت کرده بود اما رخدادهای صنفی دندانپزشکی ایران را دورادور دنبال میکرد. همکاری با این مجموعه باعث شد توجه من بیش از پیش به حوزه دندانپزشکی و فعالیتهای صنفی رسانهای در این رشته جلب شود. بعد از مدتی از این مجموعه جدا شدم و پس از همکاری پراکنده با چند سایت و رسانه خبری دیگر، در نهایت، در سال۹۲، به فکر تاسیس یک مجموعه مستقل رسانهای دندانپزشکی افتادم…
…که در نهایت ختم شد به وبسایت دندانه و توانست به یک جریان رسانهای بسیار موثر تبدیل شود. قالب فعالیت دندانه را چطور انتخاب کردی؟
- اول اینکه برای انتخاب نام رسانه به دنبال یک نام خاص، ساده اما مرتبط با دندانپزشکی بودم و در نهایت به نام دندانه رسیدم. در سال ۹۵ موفق به اخذ مجوز از وزارت ارشاد شدم و به این ترتیب فعالیت سایت دندانه در قالب پایگاه خبری شکل رسمیتری به خود گرفت. روش فعالیت ما در دندانه امتداد و نسخه تکاملیافته ایدهای بود که در همکاری با دکتر شکفته راد و سایت ایردن آموختم. یکی از جذابیتهای ایردن تلاش برای آرشیو کردن اطلاعات دندانپزشکی و جمعآوری و گردآوری رخدادهای تاریخی و گذشته دندانپزشکی بود؛ موضوعی که متاسفانه در ایران به آن توجه چندانی نمیشود، یعنی حتی خود انجمنها به زحمت آرشیو فعالیتهای خود را از جمله مطالب مرتبط با کنگرهها و هیاتمدیرهشان را جمعآوری و نگهداری میکنند. نکته ویژه دیگر تمرکز و پیگیری رخدادهای دندانپزشکی از میان خبرهای معمول رسانهها بود. به این بود که میان هر خبر و مطلبی آنچه مرتبط به دندانپزشکی است جدا میشود و یک خبر و مطلب تازه مهم برای دندانپزشکی بیرون میآید. به عبارتی دندانه شامل مطالبی در حوزه خبر، آموزش، ادبیات، فرهنگ، هنر و اجتماعی است که همه در یک نکته مشترک هستند و آن ارتباطشان با دندان و دندانپزشکیست.
بعد هم که نوبت به نگین رسید. من فکر میکنم انتشار نگین ریسک بزرگی بود و خاطرم هست وقتی با من تماس گرفتی و ایدهات را گفتی خیلی موافق نبودم و همان موقع هم این مساله را مطرح کردم که ممکن است با شکست روبرو شود. جالب اینکه سالها بعد خودم در کانادا نشریهای مشابه را سردبیری میکنم!
- ایده من در آن زمان این بود که با وجود گسترش نفوذ اینترنت، همچنان نشریات کاغذی و چاپی قدرت اصلی رسانههای ایران بودند. بنابراین در قدم بعدی و برای جدیتر شدن فعالیتم به سمت یک نشریه کاغذی رفتم و در زمستان ۹۴ اولین شماره نگین دندانپزشکی منتشر شد. در تاریخ دندانپزشکی ایران چهرهای دارم به نام دکتر محمود عنایت، یک دندانپزشک علاقهمند به فرهنگ و سیاست و فعالیتهای اجتماعی که پس از اخذ مدرک دندانپزشکی به سمت فعالیتهای سیاسی اجتماعی رفت و در دهه پنجاه هفتهنامه موفق و پر مخاطبی به نام نگین را منتشر میکرد. برای انتخاب نام نشریه، برای پاسداشت و ادای دین به این چهره نامآور نام نگین را انتخاب کردم و نشریه نگین دندانپزشکی نام گرفت.
نگین در میان خیل نشریات بیهدف و پادرهوای آن موقع دندانپزشکی ایران اتفاق بسیار مهمی بود.
- دقیقا. بیشتر نشریات دندانپزشکی پیش از این تنها شامل مجموعهای از مطالب آرشیوی یا انباشه از صفحات آگهی بودند و عملا هیچ مطلب جذاب و خواندنی در میان صفحاتشان یافت نمیشد. ما در هر شماره خود جدا از مهمترین رویدادهای صنفی و علمی دندانپزشکی ایران و جهان، در صفحات فرهنگی و هنری هم مجموعهای از مطالب خواندنی و جذاب مرتبط با دندانپزشکی را عرضه میکردیم.
چرا انتشار نگین بعد از سی شماره متوقف شد؟
- گرانی بیسابقه دلار و به تبع آن کاغذ و هزینههای چاپ از یک طرف و عدم امکان تامین هزینهها از سوی دیگر امکان ادامه کار را از ما گرفت. یک دلیل دیگر سخت شدن روند کار اجرایی نشریه بود. هر چه جلوتر میرفتیم انتظار مخاطبان را از خودمان بالاتر حس میکردم. احساس میکردم لازم است تلاش بیشتری برای پوشش کاملتر اخبار و تحلیل رویدادها و انتشار پروندههای موضوعی صرف کنیم. از آن طرف دایره افرادی که حاضر به همکاری با ما بودند یا حداقل جلوی پای ما سنگ نمیانداختند کوچکتر میشد! مدیران وزارت بهداشت و برخی دانشگاهها ما را تحریم کرده بودند و برخی اعضای هیاتعلمی به دلیل موضعگیریهای نشریه علیه مدیران دانشگاه و وزارتخانه از همکاری و انجام مصاحبه خودداری میکردند. از آن طرف جلوی توزیع نشریه در برخی دانشکدهها گرفته شد و ما عملا هم منابع محتواییمان را از دست دادیم، هم منابع مالیمان را، هم دسترسیمان به مخاطبانمان سختتر شد و هم هزینهها سر به فلک گذاشت.
در کنار نگین و دندانه فعالیتهای جانبی دیگری هم انجام شده و میشوند.
- رویکرد نگین دندانپزشکی انتشار محتوا برای دندانپزشکان بود اما این مسئولیت اجتماعی را احساس میکردیم که باید در رابطه با مردم نیز قدمی برداریم و برای مخاطب عام نیز محتوایی ساده اما صحیح در حوزه دندانپزشکی تولید کنیم. مجوز ماهنامه طرح لبخند با این احساس نیاز اخذ و اولین شماره آن نیز در سال ۹۷ منتشر شد. اما جهش قیمتها طرح لبخند را به همان سرنوشت نگین دندانپزشکی دچار کرد و ما تنها موفق به انتشار یک شماره از این نشریه شدیم.
انتشار کتاب هم حرکت عالی دیگری بود. فعالیت نشر دندانه چطور شروع شد؟
- یکی از آرزوهای دیرین من به عنوان یک کتابخوان و کسی که زندگیاش با کتاب گره خورده، این بود که روزی بتوانم در هیات یک ناشر فعالیت کنم. خوشبختانه در سال ۹۵ موفق به اخذ پروانه نشر شدم. مجوز را هم به نام دندانه گرفتم چون برای بسیاری از مخاطبان ما نامی آشنا بود. اما برنامهام این نبود که مانند ناشران دیگر فعال در حوزه دندانپزشکی به چاپ کتابهای علمی و آمادگی رزیدنتی بپردازم بلکه هدفم پر کردن خلاهای موجود میان فضای دندانپزشکی و حوزه فرهنگ، هنر، علوم انسانی و اجتماعی بود. انتشار کتابهایی که در دستور کار ناشرین دندانپزشکی دیگر نبود. مجموعهای از کتابهای «خواندنی مرتبط با دندانپزشکی» در حوزه تاریخ شفاهی، خاطرات، ادبیات داستانی، شعر، اخلاق و… که یا توسط یک دندانپزشک تالیف و ترجمه شده باشند یا درباره دندانپزشکی باشند. تا امروز بیشتر از ۳۵عنوان کتاب توسط نشر دندانه منتشر شده. از سال ۹۸ که انتشار ماهنامه نگین دندانپزشکی متوقف شد وقت و تمرکز بیشتری روی انتشار کتاب گذاشتم و البته حس بسیار خوبی از این تغییر مسیر و اولویتها دارم. انتشار کتاب اگرچه به اندازه یک نشریه پر زحمت و پر هزینه است اما مهمترین ویژگی آن این است که کتابها بر خلاف نشریات تاریخ مصرف ندارد و کار ماناتر و جدیتری محسوب میشود.
در این سالها بارها و بارها مورد شماتت قرار گرفتی و حتی پایت به دادگاه باز شد. پافشاری و شاید بهتر است بگویم کله شقی تو در برخورد با آنچه درست نمیبینی ویژگی مهم و قابل تحسینی است. برایت این دردسرها چطور میگذرد؟
- من نمیتوانم و نتوانستهام نسبت به رخدادهای پیرامون خودم و حوزه کاریام که از قضا خیلی دوستش دارم و برایم مهم است، بیتفاوت بمانم. در انتقاد هم تعارف با کسی نداریم و سعی میکنیم مشمول مصلحت و منفعت نشویم؛ چون اولویت همه ما حفظ شان و آبروی دندانپزشکی و منافع اکثریت دندانپزشکان است. در نتیجه بارها و بارها با عکسالعملهای شدید و تندی مواجه شدهام و حتی کار به تهدید و شکایت و فشارهای غیر مستقیم از طریق مجاری دیگر(!) کشیده است.
تا امروز چهار بار بابت مطالب منتشر شده در دندانه از من به عنوان مدیرمسئول به دادگاه شکایت کردهاند و هر کدام از پروندهها تا مرحلهای از دادرسی و دادگاه پیش رفته است. با اینکه حضور در مراجع قانونی و قضایی اصلا اتفاق خوشایندی نیست، اما تجربههای گرانبهایی برای من داشته است.
خلاصه اینکه در سه مورد از این تجربهها با شاکی به مصالحه رسیدیم، چون عملکرد ما واقعا بار حقوقی داشت و از روی بیتجربگی مطالبی منتشر کرده بودیم که مصداق عملکرد مجرمانه محسوب میشد اما پرونده چهارم و آخر مربوط به شکایت دانشگاه علوم پزشکی تهران از ما به دلیل انتقاد از عملکرد ریاست دانشکده دندانپزشکی تهران و دبیر وقت شورای آموزش دندانپزشکی و تخصصی وزارت بهداشت بود که خوشبختانه (و با افتخار) تبرئه شدیم.
تجربه شکایتهای حقوقی از دندانه این نبوده که ساکت شوم یا محافظهکار؛ این بوده که مطالب را منطقیتر و دست به عصاتر با رعایت جوانب حقوقی و وجود مدارک و مستندات مطرح کنم. از آن طرف پوستم هم کلفتتر شده و چون به مصادیق جرمهای رسانهای و اینترنتی آگاه شدهام، دیگر بابت تهدید و شاخ و شانه کشیدن آدمها نمیترسم و جا خالی نمیکنم.
خود تو منتقد روراست و بدون تعارفی هستی. میخواهم ببینم عملکرد رسانهای دندانه را چطور نقد میکنی؟
- رویکرد ما در تمام این سالها انتقادی بوده و در این زمینه سعی کردیم در مرزبندی خاصی قرار نگیریم و خیلی معتقد به دوست و دشمن نباشیم و هر جا چالش یا حاشیهای بوده به آن ورود کردهایم. تلاش کردهایم نقدهامان دلسوزانه و بر مبنای مصالح کل جامعه دندانپزشکی باشد نه تسویه حساب شخصی. اما باید اعتراف کنم در این مسیر اشتباهاتی هم داشتهایم؛ بارها وارد حاشیههایی بیدلیل و مسیرهای نادرست شدهایم و شاید حتی انتقادهای اشتباه و بیجایی هم طرح کردهایم. خیلی مواقع اساتید و پیشکسوتان ناپختگی و جوانی ما را تحمل کردهاند و با اغماض از آن گذشتهاند. اما هر چه به سن و سال خود من و البته رسانهام اضافه میشود سعی کردهام پختهتر عمل کنم و از آن تندی و تیزی سالهای پیشین فاصله بگیرم و کمتر به اخبار سطحی و حاشیههای بیاهمیت بپردازم. تلاشم این است که اگر انتقادی مطرح میکنم، نقدم بیشتر سازنده باشد تا گزنده و البته ملاحظات حقوقی و اخلاقی را نیز در طرح آنها در نظر بگیرم.
این روزها چه میکنی؟ نگاهت به زندگی طی این سالها چقدر عوض شده؟
- طی سالهای اخیر و با پا گذاشتن به دوره میانسالی، به تدریج از شور و هیجانم برای فعالیتهای صنفی و رسانهای کاسته شده است. حالا بیشتر دوست دارم آرامتر حرکت کنم و در عوض هیاهو و نقد دیگران، به کارهای پایهای و ماندگارتر بپردازم. اولویت اول این روزهایم کتاب است، هم خواندن و هم نشر آن. پرداختن به حوزه اخلاق دندانپزشکی و مدیریت مطب را ترجیح میدهم، دوست دارم خلاءهایی را پر کنم که علیرغم اهمیتشان خیلی مورد توجه دیگران نیستند و چون در آنها جریان مالی و امتیاز خاصی وجود ندارد، مدعی زیادی هم ندارند.
از آن طرف دریافتهام از کنشهای هیجانی و مطالب انتقادی تند و تیز و راهانداختن کمپین و جمعآوری امضا و سر و صدا به نتیجه دلخواه نمیرسیم. این هیاهوها بیشتر برای شوآف و جلب توجه است یا تخلیه روانی و مصرف داخلی و انتخاباتی دارد اما قطعا کارکردی برای منافع جمعی صنف ما ندارد.