چرا بسیاری از پزشکان رفتارهای آیینی و خرافات را پیش میگیرند؟
در بیمارستان لیولی در شهر آلن تاون پنسیلوانیا، اتاقهای عمل طبقهی دوم به ترتیب شماره گذاری شدهاند، البته وقتی از کنار اتاق شماره ۱۲ رد شوید به اتاق شمارهی M به جای اتاق۱۳ خواهید رسید. در این بیمارستان فوق پیشرفته علامت M نشانهی بخش مادران و یا تخصص دیگری نیست بلکه صرفاً نقش دفع ارواح خبیث و افسون و طلسمهای بد ( bad juju and evil spirits) را دارد.
در پی گفتگو با نمایندهی مطبوعاتی بیمارستان لیولی دلیل این خرافات باورهای مرسوم مبنی بر بد یمن بودن عدد۱۳ است. مصداق این را در بسیاری از برجها میتوان دید که طبقهی 13 ندارد و یا بسیاری از هتلها که در آنها اتاق شمارهی 13 دیده نمیشود.
جالب است بدانید کادر درمان بسیاری از بخشهای اورژانس، مطبهای پزشکان در شهرستانها و نیز در بیمارستانهای بزرگ تخصصی، از وقوع ماه کامل و جمعه سیزدهم هراس دارند. بسیاری ترجیح میدهند که از خلوت و آرام بودن بخش صحبت نکنند، چه بسا در بسیاری از موارد اتفاق ناگواری پیش میآید و بخش شلوغ میشود و در نتیجه توسط دیگران بد یمن و بد شانس خطاب میشوند.
وقتی پای صحبت کادر درمان مینشینیم، بسیاری خاطره یا داستانی شنیدنی را در این زمینه به خاطر میآورند.
سلسله عملیات دو ساعته
دکتر کارمن فانگ جراح گوارش در شهر نیویورک است. او پایبند به سلسله کارهایی قبل از عمل جراحی است که همواره بطور دقیق و بدون اغماض انجام میدهد و حدود دو ساعت به طول می انجامد. هر روز صبح سر ساعتی خاص بیدار میشود. دو عدد تخم مرغ پخته و یک فلاسک قهوه را در کیف کوچک چرمی خود گذاشته و از مسیری معین و پیاده به محل کار خود میرود. در بیمارستان با بیمار خود صحبت میکند و رضایت عمل را با همان خودکار همیشگی خود از بیمار میگیرد. سپس به دفتر کار خود میرود و لباس اتاق عمل همیشگی را میپوشد. همواره پمپهای مخصوص جلوگیری از لخته شدن خون را خودش به پای بیمار میبندد و ماسک اکسیژن را بر دهان بیمار نگاه میدارد و به بیمار میگوید: «بزودی میببینمتون» هرگز نمی گوید «نگران نباشید» و یا «خواب خوبی داشته باشید.» همواره همان کلمات همیشگی. این روال در طول پنج سال گذشته و برای هزاران بیمار تکرار شده و در دکتر فانگ احساس آرامش و اطمینان ایجاد میکند و در نهایت منجر به عملهای جراحی موفقتر میگردد.
صندلهای زن شگفت انگیز
دکتر انوریژ باژاژ از جراحان پلاستیک شهر اوکلاهما سیتی است که سالیان سال صندلهای اتاق عمل زن شگفت انگیز (Wonder Woman) را میپوشد. او میگوید که این کفشها احساس قدرت به او میدهند و جراحیها بهتر پیش میروند. وی همچنین لیست معینی از موسیقی دهه هشتاد میلادی دارد که حین عمل به آنها گوش میکند. او برای مدتی «دستبند دوستی» که یکی از پرسنل بعد از یک روز سخت کاری برای او درست کرده بود به دست میکرد و اگر روزی فراموش میکرد که آن را بدست کند، دچار اضطراب و نگرانی میشد. او باور داشت که دستبند به او احساس امنیت و اعتماد به نفس میدهد و اینکه آن روز به خوبی سپری خواهد شد.
چند ثانیه سکوت
دکتر ژولیت امانوئل در بیمارستان Keck و بیمارستان کودکان لس آنجلس جراح پیوند کبد و کلیه است. با توجه به پیچیدگی و حساسیت جراحیهای پیوند اعضا و لزوم اخذ شرح حال بسیار دقیق، وی رابطه بسیار نزدیکی با بیماران خود برقرار میکند. رابطهای که شاید بسیاری از بیماران با پزشکان دیگر برقرار نمیکنند. دکتر امانوئل میگوید که پس از آماده سازی دهنده پیوند در اتاق عمل و قبل از برش جراحی، چند لحظه به احترام شخص دهنده پیوند سکوت میکند و دعا میکند تا بتواند بهترین نقش را در موفقیت این عمل ایفا کند.
تفکر جادویی
دکتر لستر گتسمن به مدت ۵۰ سال در دانشکدهی پزشکی ایکان و بیمارستان مونت سینایی شهر نیویورک جراحی میکند. او باور دارد که باورهای خرافی و رفتارها و رسوم تکراری در مشاغل پزشکی بیش از سایر مشاغل دیده میشوند.
در سال۲۰۲۱ مقالهای در مجلهی Annals of Surgery به چاپ رسید و در آن پروندههای 91427 بیمار جراحی عمومی و عروق مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه هیچ رابطهای بین نتایج منفی بعد از عمل و وضعیت ماه در آسمان، صور فلکی و یا روز جمعه سیزدهم ماه وجود نداشت. در مورد پرسنل بد شانس که ۷۰ درصد پزشکان به آن باور دارند، بررسی ۹۶ پزشک و پذیرش ۶۱۴۹ بیمار توسط این گروه هیچ تفاوتی را نشان نداد.
دکتر گتسمن به یکی از اپیزودهای سریال Grey’s Anatomy اشاره میکند که در آن دکتر مردیت گری رئیس بخش جراحی این موضوعات را چنین تفسیر میکند: خرافات در جایی بین چیزهایی که تحت کنترل ماست و چیزهایی که نمیتوانیم کنترل کنیم قرار دارد. دلیل این که به خرافات تکیه میکنیم این است که آنقدر آگاهی داریم که بدانیم همه جوابها را نمیدانیم و اینکه زندگی سرشار از رازهای ناشناخته است. بهتر است که با این افسون و رازها در نیافتیم.
گتسمن میگوید: خرافات و علم هر دو از یک جا نشأت میگیرند و در واقع هدف هر دو توضیح وقایع غیر قابل توجیه است. در این میان اگر علم توانایی توضیح و توجیه اتفاقات را داشته باشد، حتماً مورد پذیرش قرار میگیرد. ولی اگر علم در تفسیر واقعهای ناتوان باشد، نیاز انسان به یافتن پاسخ و دلیل او را به سمت نسبت دادن علیت به اجسام بی جان، اتفاقات نامربوط و یا مداخلات الهی سوق میدهد.
به عبارت دیگر هر چه میزان ناشناختهها و احساس دلهره بیشتر باشد، کشش بیشتری به سوی «تفکرات جادویی» دیده میشود. علم پزشکی قرنها تحت تسلط خرافات و رفتارهای آیینی بود تا اینکه حدود سال ۴۳۰ قبل از میلاد، بقراط موفق شد بیماری را از خرافات و مذهب جدا کند و به عبارتی پزشکی نوین متولد شد. هر چند چون هنوز در پزشکی تمام عوامل و علائم کاملاً شناخته شده نیستند، رد پای خرافات و باورهای جادویی اینجا و آنجا دیده میشود.
و حال سؤال این است که در این دنیای فناوری و دانش، این باورها چه نقشی دارند؟ آیا برای پزشکان نقش کمک کننده دارند و یا بازدارنده؟ و از همه مهمترین چه نقشی در بهبود یا وخامت حال بیماران ایفا میکنند؟
پنج مزیت اصلی این باورها
باید تأکید کرد که هیچ مطالعهای نقش صندلهای زن شگفت انگیز یا خوردن دو عدد تخم مرغ آب پز را در ایجاد قدرت ماورایی در جراح یا بهبود نتایج عمل جراحی ثابت نکرده است. البته بسیاری از پزشکان احساس میکنند که این باورها و رفتارها انرژی آنها را بصورت مثبتی تحت تأثیر قرار داده است. بد نیست با هم نگاهی به مزایا و منافع این باورها بیندازیم:
۱- کنترل استرس: بر اساس مطالعه Bain در سال ۲۰۲۲، یک چهارم پزشکان در آمریکا بعلت خستگی مفرط و استرس فراوان تصمیم به تغییر شغل دارند. دکتر فانگ میگوید: شیوع بالای خرافات و باورهای جادویی در این محیط پر استرس چندان دور از ذهن نیست و ما برای کاهش این اضطراب و فشار و بهبود عملکردمان، بخشی از این مسئولیت را به عهدهی هر موجودی که در ذهنمان میگنجد منتقل میکنیم.
۲- افزایش تمرکز: دکتر امانوئل در سالهای دبیرستان و کالج همواره والیبال بازی میکرد و در مسابقات زیادی شرکت کرده بود. او میگوید کارهای روتین قبل از عمل جراحی چندان تفاوتی با گرم کردن قبل از مسابقات ندارد. این رفتارها باعث افزایش آمادگی ذهنی، اعتماد به نفس و تمرکز بر انجام کار میشود. ورزشکاران به این امر being in the zone یا state of flow میگویند که در آن ذهن کاملاً مشغول فعالیت پیش رو است و به هیچ وجه به اتفاقات اطراف توجه نمیکند و حتی متوجه گذر زمان نمیگردد. دکتر امانوئل میگوید که مشابه چنین حال و هوایی را در اتاق عمل تجربه میکند.
۳- افزایش کنترل: دکتر امانوئل در ایام کووید در اورژانسهای بروکلین و کویینز طبابت میکرد. شرایط بسیار سخت بود و علائم بیماری و درمانهای آن هنوز بسیار ناشناخته بودند. دکتر امانوئل میگوید که در شرایط بحرانی و ناشناختههای فراوان، نقش باورهای جادویی و رفتارهای آیینی بسیار مهم است. هر چند در این شرایط توانایی کنترل اتفاقات بیرون را نخواهم داشت ولی میتوانم خودم را در کنترل داشته باشم و حس نظم و آرامش را به خود بازگردانم.
۴- افزایش کارایی: در سال ۲۰۱۰ مقالهای در مجلهی Psychological Science چاپ شد و بررسی روی افراد عادی جامعه صورت گرفته بود. نتایج نشان میدهد که خرافات و وقوع اتفاقات مبنی بر باورهای خوش شانسی قبل از انجام کارهای مهم، باعث بهبود عملکرد فرد و افزایش اعتماد به نفس، بهبود مهارتهای یدی و حافظه میگردد.
۵- اثر دارونما یا پلاسبو: این اثر به خوبی در پزشکی شناخته شده است. مبنای آن اثر قدرت تلقین و ذهنیت انسان در نتایج بدست آمده است.مثلاً تجویز یک دارو یا درمان بسیار ویژه، باعث بهبودی بیشتر میشود. دکتر گتسمن میگوید که پلاسبو نوعی باور جادویی است و اثرات قابل شناسایی و اندازهگیری بر روی بیماری دارد. چه بسا این اثر را بر روی پزشکان داشته باشد و باور به قدرت ویژه دستبند دوستی، باعث توانایی ویژه آن پزشک شود.
چهار اثر منفی
۱- رفتارهای وسواسی: این باورهای خرافی و رفتارهای تکراری میتواند باعث معذب شدن فرد و تداخل با کارهای روزمره شود و منجر به آسیب به بیماران گردد. در پلتفرم Quora داستانی به این مضمون نقل میشود: جراحی قبل از عملهای مغز و اعصاب همواره دو عدد کیک Hostess شکلاتی میخورد. روزی کیکها را فراموش کرد و گفته میشود که وی بیمار را روی تخت عمل رها کرد تا ابتدا کیکها را بخورد. حتی اگر تصور کنیم که این یک داستان غیر واقعی باشد باز به خوبی اثرات منفی این رفتارهای وسواس گونه را به تصویر میکشد.
۲- کاهش انعطاف پذیری: میدانیم که بدن تک تک انسان ها و بیماران با هم فرق میکند و به همین دلیل جراحی و درمان آنها حتی اگر مشکلات هم مشابه باشند باز هم با یکدیگر فرق می کند.گاه رفتارها و عادات آیینی به حدی سخت و غیرقابل انعطاف میشوند که نمیتوان آنها را با شرایط بیمار انطباق داد و حتی بهبودی بیمار را به خطر می اندازد. دکتر فانگ میگوید که هنر طبابت بی شباهت به موسیقی جاز نیست و در بسیاری موارد نیاز به بدیهه سازی دارد.
۳- اثر معکوس: باورها و رفتارهای جادویی میتوانند باعث اقتدار و احساس کنترل در پزشک شوند ولی به همین نسبت فراموش کردن بخشی از این سلسله مراتب یا جاگذاشتن شی جادویی در دفتر کار جراح منجر به اثر معکوس و ایجاد شک میشود.
۴- اجتناب از مسئولیت پذیری: دکتر باژاژ پس از سالها استفاده از دستبندهای دوستی و صندلهای زن شگفت انگیز، حال تلاش میکند که این گونه باورهای جادویی را از طبابت خود خارج کند. او میگوید این امر بسیار خطر ناک است و می تواند باعث خطا شود. اگر به استفاده از این عصا و تکیه گاه عادت کنیم، وقتی اتفاقی بر خلاف انتظار بیفتد، فکر میکنیم که احتمالاً دلیل عدم موفقیت فلپ پوستی، این است که امروز صندل زن شگفت انگیز را نپوشیده بودم. خطر در این است که دیگر به دنبال دلیل واقعی و بررسی کامل خطاها نمیرویم. او اکنون تلاش می کند که خود مسئولیت کارها و جراحیها را بر عهده بگیرد و به خرافات تکیه نکند.
برای تهیهی این مقاله، بسیاری از پزشکان مورد مصاحبه قرار گرفته بودند. بسیاری از آنها باور دارند که اندکی خرافه و باور و رفتارهای جادویی ایرادی ندارد به شرط اینکه تبدیل به وسواس نشود و یا بهانهای برای عدم گردن گرفتن خطای پزشکان نباشد.