نگاهی به موسیقی کلاسیک
دکتر سام دفتری
آهنگساز-نوازنده- تنظیم کننده موسیقی
همان طور که پیشتر گفتیم نوع موسیقی که هر روزه در پلتفرم های مختلف گوش
می دهیم می تواند تاثیر به سزایی در آرامش و رفتار هر روز ما داشته باشد. از اینرو بر آن شدیم که معرفی اجمالی بر انواع موسیقی های در دسترس داشته باشیم و بتوانیم با انتخاب سبک های متناسب، آنچه از ذات موسیقی انتظار می رود که همان آرامش روحی و ارتباط بهینه با معنا و کلام و فرم می باشد را برقرار کنیم. مشهور است که موسیقی زبانی همگانی است اما الفبای این زبان برای همه آشنا نیست. گویی فقط نوازندگان و آهنگسازان این زبان را میفهمند و برای بقیهی مردم نتهای ﻣﻮﺳﻴﻘﯽ تنها ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﺍﯼ اﺯ ﻧﻘﺎط ﺳﻴﺎه و ﺳﻔﯿﺪ است ﮐﻪ رﻭﯼ ﺧﻂهای ﻣﻮازﯼ ﭼﯿﺪه ﺷﺪه است. ﺩاﻧﺴﺘﻦ معنای اﯾﻦ ﻧﻘﺎﻁ ﺳﯿﺎه و ﺳﻔﻴﺪ تنها راه آشنایی با زبان موسیقی نیست. ﮔﻮﺵ ﺩادن هم ﻣﯽﺗﻮاند ما را به این دنیا وارد کند. در بخش نخست، نگاهی بسیار گذرا بر شکل گیری موسیقی امروزی انداختیم و با همین روند به معرفی و بررسی برخی سبک های مطرح و محبوب می پردازیم.
موسیقی کلاسیک
موسیقی کلاسیک را ازنظر سبک و تحول تاریخی آن به چند دوره کوچکتر تقسیم کردهاند:
دوره سدههای میانه یا قرون وُسطی: این دوره با سقوط امپراتوری روم شروع و تا رنسانس در اروپا ادامه مییابد. این دوره، شروع آغازین گامهای موسیقی کلاسیک بوده و از این دوره قطعات اندکی در دسترس است. یک خط ملودی بدون بخش همراهی کننده قدیمیترین موسیقی ای است که میشناسیم. نوعی بافت موسیقی که به آن مونوفون(Monophonic) میگویند. ریتمهای آوازهای اولیه نیز نامنظم و بیقاعدهاند. خواندن آوازهای اولیه در بسیاری از کلیساها و صومعه سراها هنوز مرسوم است.
دوره رنسانس: در این دوره، که شامل سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۶۰۰ میلادی میشود، بهطور عمده در ایتالیا شکل گرفت و بیشتر قطعاتِ ساخته شده، آثار آوازی هستند. کلیسا، موسیقی را وسیلهای مهم برای تعالی روحانی میدانست. به همین دلیل راهبهها مراسم و عبادات دینی را با آواز و به صورت گروهی برگزار میکردند.. موسیقی چندصدایی یا پلی فونیک، به عنوان راهی برای غنیتر کردن مراسم مذهبی به وجود آمد.
اولین تجربههای موسیقی چندصدایی با تقسیم کردن خوانندگان به دو گروه شروع شد.. با این روش، ملودی در آواز گروهی، غنیتر و جذابتر میشد. این همان پایه و اساس آواز های گسپل و همصدایی هایی است که در موسیقی پاپ و راک امروز هم می شنویم. گیوم دو فِی از آهنگسازان شناخته شده آن دوران است.
۳. دوره باروک: این دوره از سال ۱۶۰۰ میلادی شروع میشود و تا حدود ۱۷۵۰ میلادی ادامه مییابد. لغتِ باروک در عالم هنر (نه فقط موسیقی) معادل “استادانه زینت دادن” یا “ماهرانه درست کردن” است که از مشخصات بارز هنر آن سالها بودهاست. موسیقی این دوره، همانند سایر هنرهای همعصر خود، بیانگر اشرافیت و قدرت حکومتهای اروپایی بودهاست. از ویژگیهای موسیقی دورهی باروک میشود به تزیین بیش از حد ملودی اشاره کرد. یعنی برای جذابتر کردن ملودی به آن نتهایی اضافه میکردند که در اصطلاح موسیقی به این نتها، نت زینت میگویند. ویژگی مهم دیگر دورهی باروک، ورود ساز در کنار آواز بود. در این دوره، با شروع انقلاب صنعتی، سازهایی با کیفیت بهتر ساخته شد. به علاوه نوازندگان زبردستی هم پیدا شدند که باعث شد آهنگسازان به نوشتنِ موسیقیِ سازی، رغبت بیشتری پیدا کنند.
در آثاری که در اوایل دورهی باروک برای سازها نوشته میشد، یک ساز ملودی اصلی را میزد و بقیهی نقش همراهیکننده را داشتند. به این ترتیب ملودی اصلی به وضوح شنیده میشد. در زبان موسیقی به اثری که در آن ملودی اصلی با همراهیکننده شنیده شود، هوموفونی(homophonic) میگویند.
در دورهی باروک همچنان کلیسا و دربار، دو منبع اصلی درآمد برای آهنگسازان بود. آن ها برای مراسم و مناسبتهای مختلف از آهنگسازان میخواستند که قطعه ای بنویسند. آهنگسازان هم باید این سفارشها را در مدت زمان کوتاهی آماده میکردند. آنها برای این که بتوانند سفارشها به موقع تحویل بدهند، فرمهای موسیقی جدیدی را ابداع کردند، مثل فرم کانتاتا (که فرمی بود برای آواز)، یا فوگ(fugue) (که فرمی بود چند صدایی برای ساز). استفاده از این فرمها به آهنگسازان این امکان را میداد که سفارشهای کوچک و بزرگ موسیقی را در
زمانی کوتاه آماده کرده و تحویل دهند.
معروفترین موسیقیدانان : یوهان سباستین باخ ، ویوالدی و هندل
معروفترین آهنگ ها: چهار فصل از ویوالدی، کنسرتو برای دو ویولون در ر مینور(Concerto For two Violins in D minor) ، ایر ،Sleepers Awake و مس دو مینور از باخ
۴. دوره کلاسیک: دوره کلاسیک سالهای ۱۷۳۰ تا ۱۸۲۰ میلادی را شامل میشود. قرن هجدهم مصادف بود با جریان روشنفکری یا آزادی اندیشه از بند خرافات، که در آن طغیانی علیه متافیزیک و به نفع احساسات معمولی صورت گرفت. در این دوره، برای اولین بار در موسیقی، این فکر ظهور کرد که موسیقی در حقیقت همانند دیگر هنرها، مقصود و هدفی ندارد بلکه صرفاً بهخاطر خودش وجود دارد؛ یعنی موسیقی برای خودِ هنرِ موسیقی موجودیت مییابد.
بر خلاف موسیقی باروک که پیچیده و پر از تزئین بود موسیقی دورهی کلاسیک روی سادگی و وضوح ملودی تأکید داشت، ملودیای که بشود آن را به آسانی به خاطر سپرد و زمزمه کرد. احتمالاً شما هم بعضی از این ملودیهای معروف دورهی کلاسیک را میشناسید. مثلاً، ملودی سمفونی پنجِ بتهوون یا مارشِ ترکِ موتزارت.
در دورهی باروک به هر اثری که برای ساز نوشته میشد، سونات میگفتند اما در دورهی کلاسیک فقط به قطعات خاصی از موسیقی سونات گفته میشد. سوناتهای دورهی کلاسیک معمولا سه یا چهار موومان داشت. در هر اثرِ موسیقی موومان قطعهی مستقلی است با ویژگیهای خاص. مثلا در سوناتهای چهار موومانیِ دورهی کلاسیک، معمولا موومان اول تند بود، برخلاف موومان دوم که سرعتی آرام داشت.
سونات های موتزارت و بتهوون از معروفترین آثار این دوره هستند. آهنگساز بعد از معرفی تمها، آنها را بسط و گسترش میدهد. برای مثال قسمت کوتاهی از یکی از تمها را با کمی تغییر چند بار تکرار میکند. یا تمی که اول شاد بود حالا غمگین به گوش میرسد.
کنسرتهای عمومی در دورهی کلاسیک به یکی از تفریحات پرطرفدار مردم تبدیل شده بود. این قضیه باعث شد که آهنگسازها به فکر نوشتن کارهایی بیفتند که برای کنسرتهای عمومی مناسب باشد. یکی از این نوع کارها سمفونی بود. سمفونی به نوعی از آثار موسیقی گفته میشود که برای گروه بزرگی از خانواده سازهای زهی، بادی، برنجی و کوبهای نوشته شده است. سمفونی معمولا چهار موومان دارد که موومان اولش به فرم سونات است.
به غیر از سمفونی، اپرا هم طرفدارهای زیادی داشت. در دورهی کلاسیک اپراهای کمدی هم رواج پیدا کرد. اپرای کمدی موتزارت به نام «زنها همه اینطوریاند» هنوز هم در بسیاری از سالن ها اجرا شده و طرفداران زیادی دارد.
معروفترین آهنگساز ها: هایدن، موتزارت ، بتهوون و آلبینیونی
معروفترین آهنگ ها: سمفونی 9، سونات مهتاب، اگمونت از بتهوون، ترکیش مارش، سمفونی 40 ، رکوییم و موسیقی کوچک شبانگاهی از موتزارت،
۵. دوره رمانتیک:
سبک رمانتیک سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۹۱۰ میلادی را شامل میشود. در این دوره، احساسات نقش بسزایی در موسیقی پیدا میکند. موسیقی در این دوره بهصورت ابزاری در دست آهنگساز برای مطرح کردن احساسات شخصیِ اوست . بر خلاف دورهی کلاسیک که فرم و ساختار موسیقی خیلی مهم بود، در دورهی رمانتیک آهنگسازها بیشتر به بیان احساسات توجه داشتند. در این دوره آثاری نوشته شد که داستان، رؤیا یا تجربهای از زندگی شخصی آهنگساز را به زبان موسیقی به تصویر میکشید. موسیقی رمانتیک، به خاطر همین توانایی بینظیر در بیان احساسات عمیق، شخصی و گاه اغراقآمیز، توجه شنوندهها را به خودش جذب کرد. به دلیل شخصی بودن موسیقی رمانتیک، این دوره از نظر سبک خیلی یکدست نیست و یکی از راههای شناخت این موسیقی شناخت احوالات شخصی و روحیات تکتک آهنگسازهاست.
بتهوون نقش مهمی در انتقال دوره کلاسیک به رمانتیک داشت. بتهوون که رمز و راز سبک کلاسیک را از هایدن یاد گرفته بود و تا آخر عمر در آثارش به کار میبرد، در بیان احساس، پیرو سبک رمانتیک بود. در آثار بتهوون عواطف و احساسات مختلفی تصویر شده؛ از رنج و اندوه گرفته تا شادی و خشم و قدرت.
یکی دیگر از آهنگسازهای معروف دورهی رمانتیک شوپن، آهنگساز لهستانی است. او به خاطر آثار پیانویی پر احساسی که نوشته به شاعر پیانو معروف است. شوپن جثهای نحیف و ضعیف داشت و بیشتر وقتها بیمار بود. احساسات عمیق و لطیف شوپن و درد و رنجهایش در آثارش به وضوح پیداست. شوبرت، یکی دیگر از آهنگسازهای مهم موسیقی رمانتیک است که آثار زیادی برای پیانو و آواز نوشته است.
در دورهی رمانتیک، پیانو رواج گستردهای پیدا کرد و خیلی از خانوادههای طبقهی متوسط در خانههایشان پیانو داشتند. به همین دلیل در این دوره آثار زیادی برای پیانو نوشته شد، مثل مجموعۀ معروف «آوازهای بدون کلام» از مندلسون، آهنگساز آلمانی؛ ملودی این اثر حالتی آوازی دارد، انگار پیانو دارد آواز میخواند.
معروفترین آهنگسازان : فردریک شوپن، فرانتس لیست و برلیوز
معروفترین آهنگ ها: والس ها و نوکتورن های شوپن، رویاهای عاشقانه و راپسودی مجار فرانتس لیست، سمفونی فنتستیک برلیوز، اپرای تانهاوزن واگنر
۶. دوره مدرن قرن بیستم:
از حدود سالهای ۱۸۹۰ به بعد، به آثاری که با ارزشهای موسیقی سنتی اروپا متضاد بود مدرن میگفتند. آهنگسازهای مدرن پیرو مکتبهای مختلفی بودند.
مکتبهایی مانند اکسپرسیونیسم که پیشرو آن آرنولد شوئنبرگ، آهنگساز اتریشی بود که با شکستن قواعد موسیقی کلاسیک، موسیقی جدیدی را پایه ریزی کرد هرچند در اواخر دورهی رمانتیک، در آثار آهنگسازانی مثل واگنر[1] این حرکت آغاز شده بود. مکتب امپرسیونیسم که مثل آثار نقاشی این سبک، حالتی رؤیاگونه داشت و اهمیت چندانی به جزئیات نمیداد. سوئیت مهتاب، اثر کلود دبوسی، برای پیانو از معروفترین آثار این سبک است. نئوکلاسیک که در آن آهنگسازها از فرمها و ژانرهای دورهی کلاسیک استفاده میکردند و به عناصر ملّی مثل ترانهها، رقصها، و ریتمهای محلی یا موضوعهای تاریخی و اشعار ملی توجه خاصی داشتند.
معروفترین آهنگساز ها: کلود دبوسی، موریس راول، کورساکف، اسمتانا، دورژاک، بلا بارتوک ،گرشوین
معروفترین آهنگ ها: سوییت مهتاب از کلود دبوسی، بولرو از راول، شهرزاد از کورساکف، سرزمین من از اسمتانا، راپسودی آبی از گرشوین، کارمینا بورانا از کارل ارف
۷. دوره معاصر: موسیقی معاصر از سال ۱۹۷۰ میلادی آغاز شدهاست و تاکنون ادامه دارد. آهنگسازان معاصرِ کلاسیک بیشتر به ساختن موسیقی مینیمال و آوانگارد روی آوردهاند. در این دوران، آهنگسازها صداهای موسیقایی را دیگر محدود به نتهای موسیقی نمیدانستند بلکه تمام صداهای محیط اطراف را، از ترافیک و بوق ماشین و صدای اره گرفته تا صدای پرنده و آب و باد، جزو صداهای موسیقایی میدانستند و از آنها در آثارشان استفاده میکردند. این تحول باعث شد که دست آهنگسازها در انتخاب منابع صدایی بازتر شود ولی مخاطبان کمتری را از منظر عمومی به خود جلب کردند.
مشخص است که در چند صفحه قطره ای از این اقیانوس را هم نمی شود بیان کرد. می دانیم که در این شرایط غیرِ قابلِ انتظارِ دنیای مدرن همگی نیاز به آرامش و انرژی مثبت داریم . این نکته بخصوص برای دندانپزشکان محترم که وضعیت شغلی پر استرسی را در طول روز تجربه می کنند بیشتر مورد توجه است. از لحاظ علمی هم تحقیقات متعددی بر روی تاثیر موسیقی کلاسیک خصوصا کودکان و نوجوانان انجام شده و همگی بر این تاکید دارند که شنیدن موسیقی کلاسیک به ویژه در ساعات اولیه روز می تواند روز پر از آرامش و تمرکز را به همراه آورد.