چکیده ای ازانواع ساختارهای مطب دندانپزشکی در کانادا

چکیده ای ازانواع ساختارهای مطب دندانپزشکی در کانادا 

دکتر ندا کدیور

دندانپزشک

طبیعی است که همگی ما به عنوان دانش آموختگان رشته دندانپزشکی، در کنار تمام علایق حرفه­ای، رویای کارکردن در مکانی منطبق برسلایق وخواسته­های خود را نیز داشته باشیم. هرچند برای بسیاری از ما کار کردن در کنار سایر همکاران نیز به نوعی لذت بخش است. به عنوان یک دندانپزشک اینترنشنال و فعال در کشور کانادا، این شانس را داشتم که طبابت در شرایط مختلف کاری را چه در ایران و چه در کانادا تجربه کنم. اگر چه تجربه کردن گاهی هزینه­های سنگینی به دنبال دارد، اما در اکثر موارد باعث می­شود بسیاری از نقاط گنگ و مبهم، برای ما آشکار شوند.

به دلیل اینکه فعالیت دندانپزشکی در کانادا معمولا تفاوت­های اساسی با کشورهای مبدأ و محل تحصیل دندانپزشکان اینترنشنال دارد، امیدوارم این خلاصه برای همکارانی که در مسیر دستیابی به لایسنس و یا درصدد تأسیس مطب هستند، مفید باشد.

                                                                                                                                                                          به طور خلاصه برای دندانپزشکان در کانادا سه مدل اساسی برای فعالیت حرفه­ای وجود دارد که عبارتند از: همکاری در یک مطب دندانپزشکی به عنوان دندانپزشک  اسوشیتد(associated)، خریداری یک مطب فعال و یا ساخت و بنای یک مطب دندانپزشکی از صفر. این در حالی است که برای هر یک ازموارد فوق ساختارها ومدل­های مختلفی وجود دارند که باید آنها را در کنار کار درمانی مد نظر قرار داد. اینکه کدام مدل از بقیه بهتر یا مطلوب­تر است بستگی به عوامل مختلفی دارد و لزوما یک ساختار خاص نمی­تواند مناسب همگان باشد، همچنان که نمی­توان گفت یک نفر دندانپزشک باید فقط با یک ساختاردر دوران اشتغال طی مسیر کند. هرکدام از این مدل­ها ممکن است در مقاطع زمانی مختلف، بنابر مصالح شغلی و یا مسائل مرتبط با زندگی مناسب­تر ازبقیه به نظر برسند.

 مالکیت منفرد(Single Owner)

این مدل ساده­ترین نوع مطب­داری و دارای پایین ترین سطح از نگهداری است. در این ساختار هنگام انجام کارهای مالیاتی، فقط یک اظهارنامه مالیاتی شخصی ارائه می­شود. این گونه مطب­ها، فضاهای نسبتا کوچکی هستند که عملکردی زیر پانصدهزار دلار در سال دارند. در چنین مطب­هایی معمولا فقط یک دندانپزشک که سمت مالکیت راهم دارد مشغول به فعالیت است.

 دندانپزشکی درغالب پروفشنال کورپریشن (Dental Professional Corporation)

دراین مدل (که درمقایسه با سایرمدل­ها طرفداران بیشتری دارد)، یک دندانپزشک، مالک شرکت است. ازمهمترین مزایای این ساختاراین است که به پولی که در حساب شرکت نگهداری می­شود، مالیات کمتری تعلق می­گیرد(درمقایسه با مالیات شخصی). به علاوه، این امکان وجود دارد که مبالغی از درآمد شرکت، تحت عنوان حقوق یا سود سهام به افراد خانواده تعلق گرفته و از مابقی پول برای سرمایه­گذاری­های دیگری استفاده کرد. همانطورکه می­دانید، برای پرداخت مالیات شخصی زمان مشخص و از پیش تعیین شده­ای وجود دارد، درحالیکه دراین مورد این شرکت است که انتخاب می­کند چه زمانی را به عنوان سال مالیاتی در نظر گرفته و اعلام کند. به خاطرداشته باشید که کورپریشن از نظر قانونی یک شخصیت حقوقی مجزا از دندانپزشک است که می­تواند مقداری از مسوولیت­های نامحدود حقوقی را که برفرد دندانپزشک اعمال می­شود، متحمل شود. درچنین مواردی در صورت بروز مشکلات و مسائل مالی وحقوقی، دارایی­های شخصی افراد تحت تأثیرقرار نمی­گیرد. البته نه به این معنا که با احداث چنین شرکتی، درصورت بروز قصور و خطاهای حرفه­ای در کار دندانپزشکی، می­توان از عواقب آن خطا خود را مصون کرد. برعکس، دراین موارد مسوولیت همچنان بر گردن دندانپزشک خواهد بود. چنانچه سهام چنین شرکتی، مطابق با «معیارها و استانداردهای شرکت­های سهامی و تجاری کوچک» باشد، درهنگام فروش شرکت می­توان از مزیت معافیت پرداخت مالیات در زمان واگذاری بهره گرفت.

نکته حائز اهمیت این است که دندانپزشکان اسوشیتد هم می­توانند پروفشنال کورپریشن تشکیل دهند. درکنار تمامی نکات مثبت، صرف وقت وهزینه بالاتر از مهمترین نکات منفی این مدل­ها محسوب می­شوند.

مالکیت مشترک (Joint Ownership)

درچنین ساختاری دو یا بیشتر از دو دندانپزشک با یکدیگرهمکاری کرده وبیشتراز یک مطب دندانپزشکی را اداره می­کنند درحالی که درمالکیت مطب­ها باهم شریک هستند. متداول­ترین شکل دراین الگو، شراکت دریک پروفشنال کورپریشن منفرد است.

هدف ازاین نوع ساختار یکپارچگی و حرکت به سوی یک هدف مشترک جمعی است. از بزرگترین مزایای این مدل، کاهش بار مسوولیت­های اداری بر دوش یک فرد است. این امر در واقع به یکایک دندانپزشکان مالک و شریک  این امکان را می­دهد که زمان بیشتری جهت تمرکز و درمان بیماران دراختیارداشته باشند و به افزایش درآمدزایی شرکت تأسیس شده نیز کمک کنند. بنابراین بیماران جهت درمان ممکن است چندین دندانپزشک را در جلسات مختلف ملاقات کنند چراکه درواقع وقت ملاقات بیماران در درجه اول بر اساس موجود بودن زمان در برنامه روزانه وقت­دهی برای بیماران معین می­شود.

نکته مهم این که این مدل شراکت، مشابه ازدواج است. زمانی که همه چیز به خوبی پیش می­رود مشارکت هم به خوبی جلو می­رود، اما درصورت بروز اختلاف نظر و یا ناهماهنگی، این نوع کارکردن می­تواند با مشکلات زیادی همراه باشد.

به همین خاطر، داشتن یک توافق­نامه که به درستی تنظیم شده باشد ضروری است. در چنین توافق­نامه­ای باید به وضوح و با صراحت کامل مشخص شود که در صورت بروز اختلاف، چه مسیری باید در پیش گرفته شود.

مساله مهم دیگر مشخص شدن مسوولیت­های شرکا وچگونگی تقسیم درآمد و سودحاصل دربین افراد است. علاوه براین در چنین توافق­نامه­ای، باید پیش بینی­هایی همانند تمایل به اختتام مشارکت از طرف یکی از اعضا و یا چگونگی خرید یا واگذاری سهم شریک دیگر ذکر و ثبت شود.

در هنگام عقد چنین توافق­نامه­هایی، کمک گرفتن از مشاوران ذی صلاح همانند وکلا، حسابداران و یا افراد مسوول در بانک­ها که دارای تجربه کافی در زمینه دندانپزشکی هستند، نه فقط مفید که کاملا ضروری است.

مدل مشارکت در تقسیم هزینه ­ها  (Cost Sharing)

در حال حاضر این مدل قرارداد در زمینه کار دندانپزشکی بیشتر ازمالکیت مشترک طرفدار پیدا کرده است. درچنین ساختاری، هر دندانپزشک به شکل مستقل فعالیت خود را انجام می­دهد و در واقع در نحوه اداره کردن مطب اختیار کامل دارد، اما پرداخت بخشی از هزینه­ها به شکل مشترک انجام می­شود مثلا مشارکت در پرداخت­هایی مثل اجاره مکان، حقوق کارمندان و خریداری وسایل ابتدایی.

تأسیس و مالکیت مطب­های دندانپزشکی متعدد به شکل مطب­های زنجیره­ای یا سرمایه گذاری

  Dental practice ownership as an investment or Dental Franchises

در تمامی ۴مورد قبلی، اداره کردن مطب­ها فارغ از تعداد دندانپزشکان فعال و مسوول، به شکلی کاملا مستقل صورت می­پذیرد در حالی که در مطب­های زنجیره­ای، مالکیت و اداره مطب­ها با یک شرکت سرمایه­گذار است که بنیان­گذاران ‌آن دندانپزشک هستند. گاهی از چنین شرکت­هایی تحت عنوان سازمان خدمات دندانپزشکی با یک برند یا اسم خاص نام برده می­شود. در این الگو مطب­های متعدد در مکان­های مختلف و با یک اسم و برند مشخص به ارائه خدمات دندانپزشکی می­پردازند.

مشخصا‌ با افزایش تعداد مطب­ها، فراهم کردن و ارائه کار با کیفیت، مدیریت و گزارش­های مالی و مالیاتی با پیچیدگی­های بیشتری توأم خواهند بود. یکی از اساسی­ترین تفاوت­ها در این گونه مطب­ها، چگونگی ارتباط بین بیماران و دندانپزشکان یا سایر کارمندان است. در مطب­های خصوصی چنین ارتباطی به شکل عمیق­تر و پایدارتری شکل می­گیرد.  اما در این مطب­ها، دندانپزشکان شاغل فقط به درمان بیماران پرداخته و سایر وظایف و مسوولیت­ها بر عهده اداره­کنندگان و افراد استخدام شده در این ارگان است. هرچند کار و مسوولیت در چنین مطب­هایی سبک­تر از موارد دیگر است، اما دندانپزشکانی که تمایل به همکاری درچنین ساختاری دارند باید قبل از عقد قرارداد، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود رادر نظر بگیرند؛ همچنین باید مفاد و نکات مطرح شده در قرارداد را به دقت بررسی کنند تا در آینده احساس رضایت در آنها کمرنگ نشود. سؤالی که ممکن است به صورت مکرر در حیطه اداره مطب دندانپزشکی مطرح شود این است که آیا یک فرد غیر دندانپزشک می­تواند مالک و یا اداره­کننده مطب دندانپزشکی باشد؟ برطبق قوانین موجود، فرد غیردندانپزشک فقط می­تواند مالک دارایی­های خاصی مثل مکان و وسایل بوده و یا اداره اموری مانند تبلیغات و یا اموراداری مرتبط با کارمندان را برعهده داشته باشد. در تمامی این موارد نظارت کامل دندانپزشک برنحوه اجرای صحیح وقانونمند این امورالزامی است. در عین حال فرد غیردندانپزشک اجازه تملک پرونده­ها واطلاعات بیماران را ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست بعدی

سخنی چند با خوانندگان

ی دسامبر 27 , 2020
سخنی چند با خوانندگان باز آمدم باز آمدم از پیش آن یار آمدم در من نگر در من نگر بهر تو غمخوار آمدم شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم مولانا حدود چهارده سال پیش که به کانادا مهاجرت کردم […]